گزیده‌هایی از هیپریون | فردریش هولدرلین

شعر ترجمه ــ یوهان کریستین فریدریش هولدرلین، شاعر و فیلسوف آلمانی، زادۀ مارس ۱۷۱۸ و درگذشتۀ ژوئن ۱۸۴۳، از چهره‌های کلیدی در رمانتیسیسم آلمانی بود. او بر هگل و شلینگ تأثیر فلسفی داشت و متفکر مهمی در توسعۀ ایده‌آلیسم آلمانی بود. او به دانشگاه توبینگر رفت و در آنجا با هگل و شلینگ دوست شد. او در سال ۱۷۹۳ فارغ‌التحصیل شد؛ اما نتوانست خود را وقف ایمان مسیحی کند و در عوض معلم شد. دو سال بعد، او برای مدت کوتاهی در دانشگاه ینا حضور یافت و در آنجا با یوهان گوتلیب فیشته و نووالیس ارتباط برقرار کرد، و سپس کار خود را به عنوان معلم خصوصی از سر گرفت. او برای تثبیت خود به عنوان شاعر تلاش کرد و دچار بیماری روانی شد. هولدرلین از سنت یوهان ولفگانگ فون گوته و فردریش شیلر __ به‌عنوان تحسین‌کنندۀ اساطیر و شاعران یونان باستان مانند پیندار و سوفوکل __ پیروی کرد و مضامین مسیحی و هلنی را در آثار خود ادغام کرد. مارتین هایدگر، که هولدرلین بر او تأثیر زیادی داشت، می‌گوید: "هولدرلین یکی از بزرگ‌ترین متفکران ماست، یعنی نزدیک‌ترین متفکران، زیرا او بزرگترین شاعر ماست".

گزیده‌هایی از هیپریون 

خداست انسان
وقتی رویا می‌بافد
و گدا
وقتی اندیشه می‌کند
و وقتی خالی از شور به جا می‌ماند
پسرکی است نابکار
که پدر از خانه رانده‌اش
نگاهش خیره به سکه‌های ناچیزی در دست
که سر راهی پدر است از سر ترحم

 


 

چیست تمامی آن کردار و اندیشه
چندین هزار ساله‌ی آدمی
در برابر یک لحظه عشق؟
اما این در طبیعت هم
زیباترین و والاترین است.
همه مراحل بدان ختم می‌شود،
به این آستانه‌ی زندگی.
از آن آغاز می‌شویم،
و بدان پایان می‌یابیم.

 


 

آری، خورشیدی است انسان
وقتی که دوست می‌دارد
همه چیز را می‌بیند، همه چیز را می‌ستاید
دوست که نمی‌دارد
خانه‌ای است تاریک
که در آن چراغکی دود می‌کند

 


 

آنکه با تمامی وجود عمل می‌کند
خطا نمی‌کند
به سفسطه نیازی ندارد
چون هیچ نیرویی او را باز نمی‌دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.