تولستوی | ویلیام کارلوس ویلیامز

شعر جهان ــ که هنر شر است (هنرِ / کهنه، شاید گفته باشد) / به ذهنش رسیده مثل شپش / در کهن‌سالی / هنرِ کهنه، مثل ماهیِ کهنه / بوگرفته (شاید گفته باشم) / پیر شدی استاد / رو بار سفر ببند.

تولستوی

که هنر شر است (هنرِ
کهنه، شاید گفته باشد)
به ذهنش رسیده مثل شپش
در کهن‌سالی

هنرِ کهنه، مثل ماهیِ کهنه
بوگرفته (شاید گفته باشم)
پیر شدی استاد
رو بار سفر ببند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.