ترانهی پاییزی | پل ورلن

شعر جهان ــ پل ماری ورلن (زادهٔ ۳۰ مارس ۱۸۴۴ – درگذشتهٔ ۸ ژانویهٔ ۱۸۹۶) شاعر غنایی فرانسوی بود که با جنبش نمادگرایی و جنبش انحطاط مرتبط بود. او را یکی از بزرگترین نمایندگان «پایان قرن» در شعر بینالمللی و شعر فرانسه میدانند. ورلن، آغازگر موسیقی لفظیِ مدرن بود که گذار بین شاعران رمانتیک و سمبولیستها را مشخص کرد. بهترین شعرهای او از لفاظیهای پرطنین اکثر پیشینیانش فاصله گرفت و نشان داد که زبان فرانسوی، با کلیشههای روزمره، میتواند سایههایی تازه از احساسات انسانی را منتقل کند که این از طریق پیشنهادها و ابهامهای لرزانی که خواننده را با خلع سلاح عقلش جذب میکند، رخ میدهد. در نظر پل ورلن کلمات را میتوان صرفاً به خاطر صدایشان برای ساختن موسیقی ظریفتر و افسونکنندگیای قویتر از معنای روزمرهشان استفاده کرد.
ترانهی پاییزی
هقهقِ درازِ ویلونهای پاییز
با نوایی بلند و نه دلانگیز،
قلبم را جریحهدار میکند.
آنگاه که ساعت زنگ میزند
من بینفس، از چهرهام رنگ میپرد
یادِ گذشته میکنم و اشک میچکد.
خود را به بادِ سهمگین میسپارم
تا بَرَد مرا به هر سویی که خواهد
چونان برگی که بر خاک میفِتَد.
Les sanglots longs
Des violons
De l’automne
Blessent mon cœur
D’une langueur
Monotone.
Tout suffocant
Et blême, quand
Sonne l’heure,
Je me souviens
Des jours anciens
Et je pleure
Et je m’en vais
Au vent mauvais
Qui m’emporte
Deçà, delà,
Pareil à la
Feuille morte.
