نیمه‌عریان | ای. ای. کامینگز

reference: https://www.pinterest.com/
شعر ترجمه ــ‌ و سوگند به همه‌ی گل‌ها / که بانو! / بوسه‌ها تقدیری نیکوترند / تا حکمت و فرزانگی‌. / گریه نکن! / ــ والاترین اشارت هوش من / در پایین‌دستِ پلک‌های تو می‌گذرد که می‌گوید / ما از آنِ یکدیگریم: پس / بخند، در میان بازوانم آرام بگیر / زیرا که زندگی عبارت بلندی نیست

نیمه‌عریان

احساس کردن مقدمه است
و آن کس که به صرف‌ونحو اشیا
التفاتی کند
هرگز به‌تمامی تو را نخواهد بوسید؛

باید سراپا جنون بود
هنگام که بهار در بطن جهان است

خون من برهانی است قاطع
و سوگند به همه‌ی گل‌ها
که بانو!
بوسه‌ها تقدیری نیکوترند
تا حکمت و فرزانگی‌.
گریه نکن!
ــ والاترین اشارت هوش من
در پایین‌دستِ پلک‌های تو می‌گذرد که می‌گوید

ما از آنِ یکدیگریم: پس
بخند، در میان بازوانم آرام بگیر
زیرا که زندگی عبارت بلندی نیست

و من فکر می کنم چنین نیز نیست که مرگ یک جمله‌ی معترضه باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.