آینهٔ تیره‌وتار | مارینا تسوتایوا

reference: https://www.pinterest.com/
از آينهٔ تيره‌وتار، / كه رويا در آن مه‌آلود است، / راه و مقصدت را می‌جويم. / من تيرك بادبان كشتى، / و تو را بر روى عرشه... / در ميان دود قطار / و نالهٔ شبانهٔ مزارع، / در ميان دشت‌هاى شبنم‌آلود شب، / با غُراب‌ها‌يى بر فراز آن، مى‌بينم / به هر سو كه مى‌روى برو / دعاى خير من همراه توست.

آینهٔ تیره‌وتار

از آينهٔ تيره‌وتار،
كه رويا در آن مه‌آلود است،
راه و مقصدت را می‌جويم.
من تيرك بادبان كشتى،
و تو را بر روى عرشه…
در ميان دود قطار
و نالهٔ شبانهٔ مزارع،
در ميان دشت‌هاى شبنم‌آلود شب،
با غُراب‌ها‌يى بر فراز آن، مى‌بينم
به هر سو كه مى‌روى برو
دعاى خير من همراه توست.

 


 

Хочу у зеркала, где муть

И сон туманящий,

Я выпытать — куда Вам путь

И где пристанище.

Я вижу: мачта корабля,

И Вы — на палубе…

Вы — в дыме поезда… Поля

В вечерней жалобе —

Вечерние поля в росе,

Над ними — вороны…

— Благословляю Вас на все

Четыре сторон .

«Марина Цветаева»

از همین مترجم

از شعرهای دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.