قیصر یهودی
پولس قدیس را میتوان پیچیدهترین فیگور تاریخ الاهیات مسیحی دانست. او نزدیکترین قدیس به و درعینحال دورترین آنان از، مسیح بود. هرگز فرزند مریم را در زمان حیاتش ملاقات نکرد اما بنا به ادعای کتاب مقدس، مسیح در میانهی راه دمشق، بر او ظاهر شد و با وی سخن گفت. اما آیا میتوان درباب الاهیات سیاسی پولس نوشت و سخنانی معنادار بر زبان راند؟ الاهیات پولس چه نسبتی با الاهیات مسیحی دارد؟ پولس را به کدام معنا میتوان فیگوری سیاسی خطاب کرد؟ با علم به اینکه که خود مسیح «کار قیصر را به قیصر واگذارد» و از منظری در عداد پیامبران بیسلاح بود، آیا میتوان با پذیرش نسبت پولس با سیاست و به این اعتبار، او را رسولی شیطانی یا پیامبری دروغین نامید؟ یاکوب تاوبس، در این اثر درخشان که متن پیادهشدهی سخنرانی او در تفسیرِ «نامه به رومیان» است، با خلق پولسی یهوداگون، شرحی غریب از آیات «نامه به رومیان» که سخنان پرشور پولس خطاب به رومیان است، بهدست میدهد که کل حیات او را نوعی نوسان کاتورهای و زیستنی آوارهگون مابین خطوط مسیحیت اولیه مینمایاند. اگر موسی با انتخاب سرزمینی بهتمامی بیگانه و خلق مردمی سیاسی، علاوه بر قرارگیری در زمرهی پیامبران مسلح، درنهایت پایهگذار و مؤسس نظمی سیاسی میشود و مصالح الاهیات سیاسی یهودی را فراهم میسازد، پولس نیز با طنین عمیقاً سیاسی سخنانش در خطاب به اهالی روم، و با ارجاعات پیچیده به میراث مکتوب یهودی پیش از خود، نسبتی تنشآمیز با شخصِ موسی برقرار میکند: معجونی از حسادت و تحسین. پولس یهودیزادهی جاهطلبیست که از جانب مسیح مأمور تبلیغ و تبشیر مذهب نوأئین میشود، اما همین رسالت دینی را بدل به ابزاری برای بازسازی رومی مسیحیت میسازد. او بین موسی و قیصر، دست به خلق قیصری یهودی میزند.