کتاب هنر مدرن

 

نقاشی مدرن دو نقطه‌ی اوج دارد: پابلو پیکاسو و مارسل دوشان. شاید آنها نقاش‌هایی هستند که بیشترین تأثیر را بر عصر ما گذاشته‌اند. پیکاسو با آثارش، دوشان با یک اثر! که خود البته انکار تصور مدرن از اثر است. پیکاسو هنرمندی است با حاصلخیزی مدام و پیاپی. دوشان اما هرگز مداوم کار نکرده است و مهم‌ترین آثار او در کمتر از ده سال خلق شده‌اند. او اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم پس از بیست و پنج سال کار خلاقه نقاشی را رها کرده است و در عوض فرم‌‌هایی منحصربفرد از بیان را جایگزین آن کرده: «نقاشی-نقاشی» و «نقاشی-ایده». اثر بدون اثر. آثاری که تابلو نبودند اما همچنان ردی از نقاشی را بر خود داشتند، و البته حاضر-آماده‌ها (ready-made). دوشان با دستاویز قرار دادن چنین مسیری در کار هنری خود به ما نشان داد که تمام هنرها، بدون ضدیت با هنرهای بصری، در درون یک قلمرو نامرئی متولد می‌شوند و پایان می‌گیرند. به‌واقع دوشان در مقابل روشن‌بینی ذات، ذات روشن‌بینی را قرار می‌دهد: نامرئی، نه تاریک است و نه رازآمیز، شفاف است…

او البته شاید چندان ارتباطی با پیکاسو نداشته باشد، و دیگران. از جمله مکس ارنست، پل کله، کیریکو، کاندینسکی و چندتایی دیگر. او هنرمندی بی‌همتاست و این احتمالاً کلامی برازنده‌ی اوست. بی‌همتا. هنرمندی که از نقاشی به سبک کوبیسم و فوویسم که به‌ناچار همچنان اسیر فرم است [هر چند فرمی تجزیه‌شده و محو] به سوی خلأ محض می‌جهد. آنجا که دیگر جز ایده و مفهوم چیز دیگری وجود ندارد. ایده‌ای به قول خود او برهنه و بدون پوشش. عینیت محض. «پنجره‌ای گشوده بر چیزی دیگر» گفتگوی جذاب و نفس‌گیر مارسل دوشان است با پی‌یر کابان. کتاب هنر مدرن.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.