پنجمین چکامهٔ دیدنی | پل الوار

reference: pinterest.com
شعر ترجمه ــ در جنگل بی‌هوا، در چمنزار آرام، / به سوی دریای دوردست گره‌خورده به آسمان، / در کویر مردمی سنگ‌وش، / زندگی می‌کنم. / در آشفتگی انسان تنها / و در اندرون برادران بازیافته‌ام، / در قحطسال و وفور نعمت با هم، / زندگی می‌کنم.

پنجمین چکامهٔ دیدنی

در تصویرهای بی‌شمار فصل‌ها و سال‌ها،
زندگی می‌کنم.
در تصویرهای بی‌شمار زندگی، در حریر
زندگی می‌کنم.
طرح‌ها، رنگ‌ها، کردارها و گفتارها،
در زیبایی غافلگیر گشته، در زشتی همگانی،
در روشنایی شاداب اندیشه‌ها، در روشنایی گرم خواست‌ها،
در فقر و غم زندگی می‌کنم و ایستادگی می‌کنم
به رغم مرگ زنده‌ام.

در جویباری آرام و آتشین،
تیره و زلال،
زندگی می‌کنم
جویبار دیده‌ها و پلک‌ها

در جنگل بی‌هوا، در چمنزار آرام،
به سوی دریای دوردست گره‌خورده به آسمان،
در کویر مردمی سنگ‌وش،
زندگی می‌کنم.
در آشفتگی انسان تنها
و در اندرون برادران بازیافته‌ام،
در قحطسال و وفور نعمت با هم،
زندگی می‌کنم.
در پریشانی نور و در سامان تیرگی،
مسؤولیت زندگی با من، من مسؤول امروزم و فردا،
بر حد و وسعت،
بر آتش و دود،
بر عقل و دیوانگی،
به رغم مرگ، به رغم زمینی که واقعیتش،
کمتر از تصویرهای بی‌شمار زندگی است.
من روی زمینم، و همه چیز با من روی زمین است
ستارگان در دیدگان ممند و رازها را،
به فراخنای زمین بسنده می‌آفرینم.

رازها حدود حافظه و امید نیستند،
حدود رازها بنیانگذاری زندگی امروز و فرداست.

۱۹۴۷ – از دفتر: «در اندرون زندگی»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.