الکلها | گیوم آپولینر

شعر جهان ــ گوش سپردم به هیاهوی شهر / محبوسِ این زندانِ بیافق / چشمانداز: آسمانِ خصمآلود / و دیوارهای لخت زندانم / روز به خاموشی میگراید اما / در زندان, چراغی میسوزد / ما در سلول تنهای تنهاییم / من و روشنی دلفریب و عقلِ عزیز
الکلها
بهسلامتی
شعر ششم
گوش سپردم به هیاهوی شهر
محبوسِ این زندانِ بیافق
چشمانداز: آسمانِ خصمآلود
و دیوارهای لخت زندانم
روز به خاموشی میگراید اما
در زندان, چراغی میسوزد
ما در سلول تنهای تنهاییم
من و روشنی دلفریب و عقلِ عزیز
