پیروزی گوئرنیکا | پل الوار

پیروزی گوئرنیکا*
ای جهان زیبای ویرانیها،
کان و کشتزارها
ای چهرههای درخور آتش،
چهرههای سزاوار سرما،
چهرههای انکار و سزاوار شب و دشنام و کتک.
ای چهرههای سزاوار هر توهین
اینک دیدگان خلأ در شما خیره مانده است
مرگتان عبرتآموز خواهد گشت.
مرگ، قلب واژگون است
نان و زمین و آب را
آسمان و فقر و خواب را،
به بهای عمرتان به شما دادهاند،
میگفتند که خواهان حسن تفاهمند،
نان زورمندان را جیرهبندی میکنند،
در حال دیوانگان داوری روا میدارند،
صدقه میدادند، هر پشیز خود را با شما بخش میکردند،
به مردهٔ هم سلام میگفتند،
از شدت ادب تن خود میفرسودند.
هنوز هستند،
گندش را درآوردهاند،
از دنیای ما نیستند.
زنان و کودکان،
در چشمان پاک خود،
گنجینهای همانند برگهای سبز بهاری
و شیر پاک و زمان دارند.
زنان و کودکان،
در چشمان خود،
گنجینهای همانند دارند
مردان، به اندازهٔ زور خود،
از این گنجینه هواخواهی میکنند.
زنان و کودکان در چشمان خود،
گلهای سرخ همانندی دارند،
هرکس خونش را نشان میدهد.
هراس و یارای زیستن و مردن،
مرگی دشوار و بس آسان،
مردانی که سرود گنجشان خوانده شد،
مردانی که گنجشان بر باد رفت.
مردان راستینی که نومیدیشان
روشنگر آتش سوزان امید بود
واپسین شکوفهٔ آینده را با هم باز کنیم
ای پابرهنهها،
مرگ و خاک و پلیدی دشمنان ما،
به رنگ یکسان شب ما است،
و ما،
بر آن چیره خواهیم شد.
از دفتر: «جریان طبیعی»
*Guernica شهری در اسپانیا. نیروی هوایی آلمان، به سال ۱۹۳۷ این شهر را بهکلی ویران ساخت. پیکاسو تابلویی از این فاجعه پرداخت که به شهرت شهر و کشتار نازیها افزود.
