reference: https://www.pinterest.com/pin/563018698698188/
شعر جهان: دیدم یک هزار سال در دو ثانیه گذشت / از دست رفت زمین، زبان‌ها برخاست و گسترده شد / این خداوندگار به شرق رفت و آرامش جست / برادرش در جستجوی آفریقا و کاسه‌ای صبر زرد. / قرن‌ها، دقیقه‌ای بعد، شاید بپرسد کسی / چگونه آن قبضهٔ شمشیر دور شد سرگردان از آهنگری / و جایی می‌خوانند «زاده شدیم ما مثل کاه / در باد». این باد است در گندمزار.

باد

ترجمه به یاد علی ثباتی در آن‌سوی آب‌ها

باد است این. باد در گندم‌زار
فوج وسیع آدمیان گریزان از فاجعه‌ای بزرگ
پایینِ دره‌های طولانی، وادی سبز در نوسان
پایین‌دست میان فاجعهٔ زیبای باد

خانه‌ها قبیله‌ها ملت‌ها با دام‌ها و گله‌ها
چیزی شنیده‌اند، چیزی دیده‌اند
یک انتظار یا کژفهمی بزرگ بالای تپه‌ را روفته
گوش خمانده ردیف بوته‌زار با داستان شمیر و آتش

دیدم یک هزار سال در دو ثانیه گذشت
از دست رفت زمین، زبان‌ها برخاست و گسترده شد
این خداوندگار به شرق رفت و آرامش جست
برادرش در جستجوی آفریقا و کاسه‌ای صبر زرد.

قرن‌ها، دقیقه‌ای بعد، شاید بپرسد کسی
چگونه آن قبضهٔ شمشیر دور شد سرگردان از آهنگری
و جایی می‌خوانند «زاده شدیم ما مثل کاه
در باد». این باد است در گندمزار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.