برای قناعت دیر است | گونتر آیش

شعر جهان: گونتر آیش (۱۹۷۲-۱۹۰۷) شاعر پرخوانندهی پس از جنگ، در شعر حاضر حالوهوای دوگانهی عصر معجزهی اقتصادی آلمان را بازتاب میدهد، رفاه مادّی و همزمان ناامنی روحیِ مردمی را که با گذشتهی خود به حسابرسی ننشستهاند و آینده را نیز در مهار منطق نمیبینند. نور، اساساً و بهویژه در شعرهای سپسینترِ گونتر آیش مات، و فضای بیفروغی است که در تاریک و روشن شامگاه از کار صلحآمیز کِشت به خانه برمیگردد، ولی یکباره قابیلی را روبهروی خود مییابی که با بیلچهاش از قتل برادر میآید.
برای قناعت دیر است
ما، خانه را ساخته و پرداخته بودیم،
و پنجرهها را با پرده پوشانیده.
نیز دخیرهی کافی داشتیم:
در زیرزمین زغالسنگ و روغن،
و در چینهای پوستمان
مرگ را درون غلاف آمپولها.
و چنین،
از شکاف در جهان را نگاه میکردیم،
این خروسِ سرکَنده را،
که بر سنگفرشِ حیاط میدوید.
اینک امیدهای ما را لگدمال کرده است.
پارچهی ملافه را بر سر ایوان میآویزیم،
و تسلیم میشویم.
