اِروس در جویبارِ معبد | دنیس لورتوف

شعر جهان ــ رودخانه در فراوانیاش، / پُرآوا، / همهجا پیرامون ما، / آنگاه که بر سنگی گرم ایستادیم تا بشوییم / آهسته، / دستانِ کفآلودمان را / با حرکتهایی بلند و روان / بر بدنهای خنک و لغزانِ / یکدیگر میلغزاندیم / آرام و آهسته، / در میان شتابِ / رودخانهی خروشنده دستانمان / شعلههایی بودند، / که بر تنِ تپنده میخزیدند، /
تا آنکه هیچ ذرهای از ما نماند، / جز صیقلیافتهای در آتش.
اِروس در جویبارِ معبد
رودخانه در فراوانیاش،
پُرآوا،
همهجا پیرامون ما،
آنگاه که بر سنگی گرم ایستادیم تا بشوییم
آهسته،
دستانِ کفآلودمان را
با حرکتهایی بلند و روان
بر بدنهای خنک و لغزانِ
یکدیگر میلغزاندیم
آرام و آهسته،
در میان شتابِ
رودخانهی خروشنده
دستانمان
شعلههایی بودند،
که بر تنِ تپنده میخزیدند،
تا آنکه هیچ ذرهای از ما نماند،
جز صیقلیافتهای در آتش.
Eros at the Temple Stream
The river in its abundance
many-voiced
all about us as we stood
on a warm rock to wash
slowly
smoothing in long
sliding strokes
our soapy hands along each other’s
slippery cool bodies
Quiet and slow in the midst of
the quick of the
sounding river
our hands were
flames
stealing upon quickened flesh until
no part of us but was
sleek and
on fire
