اشارتی به تمایز وزن هجایی و وزن محاوره‌ای در فارسی

reference: https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fwww.flickr.com%2Fphotos%2Faref-adib%2F16814701201&psig=AOvVaw34axnS1atl7CEOGF6kq022&ust=1753436974901000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAMQjB1qFwoTCOCx3fab1Y4DFQAAAAAdAAAAABAM
بی‌ستون بارو ــ ‌‌در وزن‌شناسی اشعار شاملو (و برخی دیگر از معاصران ازجمله ابوالقاسم لاهوتی) لازم است تمایزی میان وزن محاوره‌ای و وزن هجایی گذاشته شود. در وزن هجایی فارسی همه‌ی هجاها همقد ادا می‌شود اما وزن محاوره‌ای صورتی چابک‌تر از همان صورتی از وزن است که در شعر قدیم و در عروض نیمایی وجود دارد.

به مناسبت سالروز وفات شاملو

‌آبذ

‌‌‌در وزن‌شناسی اشعار شاملو (و برخی دیگر از معاصران ازجمله ابوالقاسم لاهوتی) لازم است تمایزی میان وزن محاوره‌ای و وزن هجایی گذاشته شود. در وزن هجایی فارسی همه‌ی هجاها همقد ادا می‌شود اما وزن محاوره‌ای صورتی چابک‌تر از همان صورتی از وزن است که در شعر قدیم و در عروض نیمایی وجود دارد.‌

این شعر شاملو وزن هجایی دارد:‌

کوچه‌ها باریکن دکونا بسّه‌س
خونه‌ها تاریکن طاقا شکسّه‌س
از صدا افتاده تار و کمونچه
مرده می‌برن کوچه‌به‌کوچه
‌وزن هر سطر چنین است:

تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن

‌نگا کن! مُرده‌ها به مُرده نمی‌رن،
حتا به شمعِ جون‌سپرده نمی‌رن،
شکلِ فانوسی‌ین که اگه خاموشه
واسه نَف نیس هَنو یه‌عالم نف توشه.

این بند یک هجا از بند پیشین بیش‌تر دارد بر وزن:

‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن

‌‌جماعت! من دیگه حوصله ندارم
به «خوب» امید و از «بد» گله ندارم.
گرچه از دیگرون فاصله ندارم،
کاری با کارِ این قافله ندارم!

‌بر وزن:

‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن

‌نمونه‌ی دیگر وزن هجایی از ابوالقاسم لاهوتی شعر «افسانه‌ی خاله سکینه‌ی گمراه، همسایه‌ی خردمند و جادوگر سیاه» است:

‌خاله سکینه با شش سر صغير.
پسر و دختر، يتيم و فقير.
در کلبه ای خاکی به سر می‌برد.
با فرزندانش خون دل می‌خورد.
دارایی‌اش را ظالمی جادو
گرفته بود با مکر از دست او.
در همسایگی شخصی منزل داشت
که از هر علمی سهمی کامل داشت.
جز نیکی سکینه چیز دیگر
ندیده بود از مرد دانشور.

‌هر سطر بر این وزن خوانده می‌شود:

‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن‌تن

‌در وزن محاوره‌ای اما افاعیل وزن عروضی با اختیارات گسترده‌تر در شعر شاملو به کار گرفته می‌شوند و به سیاق نیمایی. و چون به سیاق نیمایی به کار می‌رود نمی‌توان مانند وزن هجایی سطرها را همه با یک وزن و آن هم با ادای برابر طول هجاها خواند. در «دخترای ننه‌دریا»:

‌«ــ عموصحرا! پسرات کو؟»
«ــ لبِ دریان پسرام.
دخترای ننه‌دریا رو خاطرخوان پسرام.
طفلیا، تنگِ غلاغ‌پر، پاکِشون
خسته و مرده، میان
از سرِ مزرعه‌شون.

‌این شش سطر بر این وزن خوانده می‌شود:

‌فعلاتن فعلاتن
فعلاتن فعلن
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
فاعلاتن فعلاتن فعلن
فاعلاتن فعلن
فاعلاتن فعلن

‌نمونه‌ی دیگر از «ماه و پلنگ» بیژن مفید:

‌یکی از شب‌های زیبا و دل‌انگیز بهار
که صدای تپش قلب گل صحرایی
می‌رسید تا نوک کوه
عطر گل‌های شقایق رو نسیم سوار می‌شد
می‌پیچید توی دماغ شب و شب مست میشد
اونچنون مست که کم‌کم پای کوه خوابش می‌بُرد
زیر یک درخت بید
که لب چشمه تو کوه
سال‌ها یه‌لنگه‌با وایستاده بود
روی یک صخره‌ی تیز تو دامنِ کوهِ بلند
که از اون بالا می‌شد تا اون‌ورِ دنیا رو دید
یه پلنگِ خال‌خالی
بی‌صدا نشسته بود.

‌این ۱۳ سطر به این وزن خوانده می‌شود:

‌فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
فعلاتن فعلن
فاعلاتن فعلاتن فعلات فاعلن
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
فاعلاتن فعلاتن فعلات فاعلن
فعلات فاعلن
فعلات فاعلن
فاعلاتن فعلات فاعلن
فعلاتن فعلن مفاعلن مفتعلن
فعلاتن فعلن مفتعلن مفتعلن
فعلات فاعلن
فعلات فاعلن

‌سبک بیژن مفید در وزن محاوره‌ای با شاملو تفاوت دارد به‌خصوص از آن جهت که در ادای محاوره‌ای کلمات و تخطی از طول هجاها برحسب وزن متنوع‌تر و با ابتکار عمل بیش‌تر رفتار می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *