reference: https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fwww.veurne.be%2Fnl%2Fvrije-tijd%2Fgeschiedenis-en-ereburgers%2Fereburgers%2Fpaul-delvaux&psig=AOvVaw3bofUIiGZreWXk5A6EJexs&ust=1758877829029000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAMQjB1qFwoTCIiF5dXI848DFQAAAAAdAAAAABAK
روزن بارو ــ تصلیب اثر پُل دلوو ــ مرسده امیرشاهی: گفته‌­اند وقتی پاپ ژان بیست­‌وسوم این نقاشی را دید سخت وحشت­ کرد و آن را کفرآمیز یافت. اینکه کفرآمیز است یا نه، محل بحث است، اما در اینکه تصلیب دلوو در سنت شمایل‌­نگاری کلیسایی ریشه دارد تردید نیست. دلوو پس از تجربه کردن امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم به سوررئالیسم روی آورد. او ابتدا از رنه ماگریت و سالوادور دالی متأثر بود، اما رفته‌­رفته بیان شخصی هنری خود را یافت. یکی دیگر از منابع تأثیرپذیری او معماری رم است. عمده­‌ی شهرت او به سبب برهنه­‌نگاری­ها و اسکلت‌­ها و نگاره­‌های سوررئالیستی­اش از بناهاست.

تصلیب؛ پُل دلوو

 

روزن بارو - تصلیب اثر پُل دلوو - مرسده امیرشاهی - بارو

پل دلوو. متولد ۱۸۹۷ در آنته (بلژیک)، درگذشته‌ی ۱۹۹۴ در کنوک (بلژیک). تصلیب، ۱۹۵۲. رنگ و روغن روی تخته. ارتفاع ۵/۱۷۸، عرض ۵/۲۶۶ س. م. موزه‌ی هنرهای معاصر بلژیک، بروکسل.

مسیح، در فضایی کاملاً بی­‌شباهت با جُلجُتا چونان اسکلتی به صلیب کشیده شده است. هرچه دو اسکلت دیگر و نیز زره‌پوشان پای صلیب در سایه فرورفته‌­اند، اسکلت میانی غرق در نور تصویر شده است. اسکلت مریم عذرا نیز پوشیده در لباسی سفید، به همراه اسکلت لباس­‌پوشیده‌­ی زنی دیگر از نوری که بر صلیب میانی می‌­تابد روشن است. این نقاشی درواقع نقیضه‌­ای­ست بر سنت شمایل‌­نگاری کلیسایی از مسیح بر صلیب­‌کشیده‌­شده. اما سوای شوخ‌­طبعیِ سوررئالیستی، پرسش‌­هایی جدی نیز درباره‌­ی ماهیت زمان و غیاب در میان آمده است. جُلجُتا بنا بر روایت­‌های اناجیل تپه‌­ای بوده است که می­‌شد از فراز آن بر صلیب­‌کشیدگان را به‌­وضوح دید. اما در این نقاشی نه از تپه اثری­ست، نه از بلندی خبری. پیام اصلی این است که آدمی پس از مرگ به مُشتی اسکلت و مناظرِ فعلی به مناظری کاملاً متفاوت دگر می‌­شود. آنچه اکنون شهر ما و خانه‌­ی ماست، دیرزمانی پیش بیابانی و تپه­‌ای بوده است. اسکلت یکی از مضامین اصلی دلوو بود. او در اسکلت هم دوام و بقا می‌­دید، هم شکنندگی. همین معنی را در این تابلو نیز بازمی‌­یابیم. گفته‌­اند وقتی پاپ ژان بیست­‌وسوم این نقاشی را دید سخت وحشت­ کرد و آن را کفرآمیز یافت. اینکه کفرآمیز است یا نه، محل بحث است، اما در اینکه تصلیب دلوو در سنت شمایل‌­نگاری کلیسایی ریشه دارد تردید نیست. دلوو پس از تجربه کردن امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم به سوررئالیسم روی آورد. او ابتدا از رنه ماگریت و سالوادور دالی متأثر بود، اما رفته‌­رفته بیان شخصی هنری خود را یافت. یکی دیگر از منابع تأثیرپذیری او معماری رم است. عمده­‌ی شهرت او به سبب برهنه­‌نگاری­ها و اسکلت‌­ها و نگاره­‌های سوررئالیستی­اش از بناهاست.

تانگی؛ دالی؛ دِ کیریکو؛ کراناخ؛ ماگریت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *