باغ بیگانه | هانس ماگنوس انسِنس برگر

reference: https://www.pinterest.com/pin/2322237302078521/
شعر ترجمه: باغ بیگانه ــ ترجمهٔ محمود حدادی ــ هانس ماگنوس انسِنس برگر: این قطعه که نخستین بار در مجموعه «شعرهای غم‌انگیز» دفترِ «دفاع از گرگ‌ها»، و در سال ۱۹۵۷ به چاپ رسید، از پیش‌گامان شعرِ محیط‌زیستی، ولی در عین حال برخوردار از تغزّلی ناب است، یک غم‌نامه‌ی راستین بر آلوده، و برهوت‌سازی زمین، در این‌جا آن هنجارشکنی خاصّ انسس برگر، که یادآور زبان کنایه‌آمیز برتولد برشت است، خواننده‌ی عادی را شگفت‌زده می‌کند.

باغ بیگانه

هوا گرم است. درون گوجه‌فرنگی‌ها سم می‌پزد.
قطارهایِ خالی از مسافرانِ به‌جامانده،
از پشتِ باغ‌ها می‌گذرند.
کشتیِ ممنوع، در پساپشت برج‌ها سوت می‌کشد.
ریشه دوانیده در پای نارون‌ها، ای پاهای من، به کجا بنشانم‌تان.
و ای چشم‌ها، در کدام ساحل به خشکی فرویتان بنشانم.
وطنم را ــ کجاست آیا این وطن؟ ــ به نیرنگ از دستم به در آمده‌اند.

جادّه‌نماها می‌خشکند.
کشتی، روغن به ساحل تف می‌کند و دور می‌زند
زنگار، این پارچه‌ی چرب، نرم فرومی‌بارد و باغ را در خود می‌پوشاند.
ظهر، از آواز جیرجیرک‌ها خالی‌ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *