صداها؛ گوستاو مورو

صداها؛ گوستاو مورو

گوستاو مورو. متولد ۱۸۲۶ در پاریس، درگذشتهی ۱۸۹۸ در همانجا. صداها، ۱۸۸۰. آبرنگ و گواش روی کاغذ. ارتفاع ۲۲، عرض ۱۲ س. م. موزهی تیسن بورنِمیسا، مادرید.
در این نقاشی ظریف و سمبولیستی داستان اندومیون و سلنه (الاههی ماه) را بر اساس روایت هسیود بازمییابیم. سلنه که او را در همهی روایتها با لباسهایی فاخر و بالهایی بلند تجسم کردهاند، به اندومیون چوپان دل میبازد و او را اغوا میکند و از او صاحب پنجاه دختر میشود و چون سخت بدو عاشق است و یارای دیدن مرگ معشوق ندارد، از زئوس میخواهد بدو جاودانگی عطا کند. یگانه راه جاودانگی اندومیون آن است که به خوابی ابدی فرورود تا هرگز پیر نشود. سلنه هر شب بدو نظر میکند و او را با نورِ مهتابیرنگش میبوسد. در این صحنه، اندومیون درحالی که سلنه در گوش او چیزی نجوا میکند به فکر اندر شده است و دارد زمانی را به خاطر میآورد که چوپان بود. در پسزمینه معبدِ پارتنون را بر بلندا میبینیم و پرندهیی عظیمالجثه سبکبال در آسمان پرواز میکند. گوستاو مورو از نقاشان پیشرو زمانهی خود بود و با جنبش سمبولیسم پیوند داشت. سمبولیستها از ناتورالیسم مؤکدشده در نقاشی امپرسیونیستها رو گردانده بودند و در نقاشی از عوالم خیالین برگرفته از متون ادبی و اساطیری بهره میگرفتند. چنانکه در این نقاشی نیز میبینیم، اغلب آثار مورو حال و هوایی ادبی و اساطیری دارند و به لحاظ فرم از از مینیاتورهای شرقی متأثرند؛ گو اینکه به لحاظ مضمون، در نقاشیهای مورو رنگ و فرم یکسره چونان مینیاتورهای شرقی در عالم معنا غرق نمیشود. مورو در نقاشی آبرنگ استاد بود و معاصرانش آثار او را در این فرم بسیار ستودهاند.
بونار؛ رودن؛ کلیمت؛ مودیلیانی؛ موکار؛ وویّار