عشق و درد؛ ادوارد مونک

عشق و درد؛ ادوارد مونک

ادوارد مونک. متولد ۱۸۶۳ در لوته (نروژ)، درگذشتهی ۱۹۴۴ در اسلو. عشق و درد، ۱۸۹۵. رنگ و روغن روی بوم. ارتفاع ۱۰۹، عرض ۹۱ س. م. موزهی مونک، اسلو.
زنی سرخموی مردی وامانده را که سر بر دامانش نهاده، با اندوهی عمیق در بر گرفته و لب بر گردن او نهاده است. فضای غارمانندِ اصلی از طرحِ پیکرِ زن شکل گرفته است؛ تو گویی پیکره در مایعی قیرسان فروشده و مایع شکلِ آن پیکره را به خود گرفته است. سرمهایِ تیرهی این فضای شکلگرفته از پیکرهی زن به سرمهای تنپوش مرد پیوسته است و بنابراین بخش اعظمِ رنگِ بهکاررفته در تابلو سرمهای تیرهایست که رگههایی آبیِ روشن و قرمز و سبز بر آن دویده است. کلِ تابلو حالتی بهشدت غمزده را القا میکند. اولبار دوست منتقد مونک، استانیسلاو پرزیبیسزوسکی به این تابلو عنوان خونآشام داد. او بر آن بود که زن دارد خون گردن مرد را میمکد. اما خود مونک همواره اظهار میکرد که چنین نیست و زن بهسادگی دارد گردن مرد را میبوسد. مونک از ۱۸۹۳ تا ۱۸۹۵ شش نسخه از این نقاشی با حال و هواها در رنگآمیزیهای متفاوت کشید. یکی از این نسخهها مفقود شد. در این نقاشی، بهرغمِ قِلّتِ رنگ میتوان حال و هوای سبکی را که مونک یکی از بنیانگذاران آن بود، ملاحظه کرد: اکسپرسیونیسم که روی در بیانِ بزرگنماییشدهی احساسات درونی با اغراق در بهکارگیری رنگهای تند داشت. مونک در نروژ زاده شد و نقاشی را به شیوهی سنتی در همانجا آموخت، اما بهسرعت مجذوب آثار ونگوگ و گوگن شد، از نقش کردن جهان پیرامون دست کشید، و نقاشی را چونان ابزار بیان درونِ همواره بحرانزده و بیمار خود به کار گرفت. با این همه، نقاشیهای مونک بهرغم درونگرا بودن هرگز یکسره انتزاعی نمیشود و رابطهاش را با جهان پیرامون حفظ میکند.
برنینی؛ کوکوشکا؛ گوگن؛ مودیلیانی؛ ونگوگ