کامران بزرگنیا
کامران بزرگنیا، متولد ۱۳۳۵. تحصیلکردهٔ رشتهٔ تئاتر دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران. سال ۱۳۷۵ به آلمان مهاجرت کرد و سال ۱۴۰۱ به ایران بازگشت. مربی و مدرس تئاتر است. کتابهای شعر او: آوازی بر کشتزار کشتهها (۱۳۵۹)، خاک دامنگیر (۱۳۶۹)، عمر زمین کوتاه است و برای آنکه صدایم باد است (۱۳۷۴) که از این میان فقط خاک دامنگیر به طور رسمی منتشر شده است. عضو تحریریهٔ مجلهٔ «مفید» و دو شماره فصلنامهٔ «زندهرود»، و از اعضای جلسات داستان پنجشنبه و از اعضای هیئت داوران جایزهٔ داستان بنیاد گلشیری بوده است.

فوگ مرگ
دفتر یازدهم بارو ــ شیرِ سیاه صبحدم مینوشیمش غروبها / مینوشیمش ظهرها و صبحها مینوشیمش شبها / مینوشیم و مینوشیم / گوری میکَنیم در هوا آنجا که تنگ نیست جا / مردیست در خانه بازی میکند با مارها مینویسد / مینویسد وقتیکه تاریکی بر آلمان موی طلاییت مارگاریته / مینویسد و بیرون میزند از خانه و ستارگان میدرخشند سوت میزند...

گمشدگی و شعرهای دیگر
[باروی شعر اول] گمشدگی و شعرهای دیگر از کامران بزرگنیا بازی گيرم كه من تو باشم و تو