آرزو مختاریان
آرزو مختاریان. متولد ۱۳۵۶ در اصفهان. شاعر، مترجم و پژوهشگر ادبیات و فرهنگ عامه


عیدِ ایرانیها
بیستون بارو ــ گلشیری در مصاحبهاش با دانشور میپرسد: «حتی من میخوام بگم یک تفکرِ حاکم داریم یا تفکرِ حکومتی، تفکرِ مسلطِ زمانِ شاه. درسته؟ مسلمه که شما اینو نمیپذیرفتید. پس شما تفکرِ حاکم بر روشنفکران رو پذیرفتید. درست شد؟» و دانشور پاسخ میدهد: «که جلال نقشِ مهمی داشت». دانشور در نامهاش به آل احمد مینویسد: «خواب دیدم در خانهی...

داستانِ گنجهکبوتر من
باروی داستان ــ ایساک بابل: ولی روزهای خوشمان دیرتر آمد. روزِ خوشِ مادرم صبحی آمد که پیش از رفتنم به مدرسه داشت برایم غازی میگرفت؛ وقتی رفتیم خریدِ کیف و کتابِ مدرسه ــ جامدادی، قُلک، کیفِ مدرسه، کتابهای نو با شیرازههای مقوایی، دفترهای مشق با جلدهای درخشان. شامهی تند و تیزِ بچهها را برای چیزهای نو هیچکس در دنیا ندارد....

تو باید همه چیز بلد باشی
باروی داستان ــ تو باید همه چیز بلد باشی ــ ایساک بابل: سماور نرم نرم داشت از قُل میافتاد. مادربزرگ آخرین لیوانِ چایش را که دیگر سرد شده بود سر کشید و قندی چپاند توی دهانِ بیدندانش. گفت «پدربزرگت قصهگوی کاربلدی بود. اعتقادی به چیزی نداشت ولی به مردم اعتماد میکرد. همهی دار و ندارش را خرجِ رفقاش کرد و...

این چه ربطی به من دارد؟
باروی داستان ــ «این چه ربطی به من دارد؟» از ئی یون لی: بودنِ در ارتش باعث شد خودم را قربانیِ حکومت تصور کنم. اجبار به استفاده از مستراحهای بیدروپیکر خشمگینم کرده بود. اجبار به شنیدنِ حرفهای افسران که به ما گفتند گربههای حشریِ حالبههمزن که فصلِ جفتگیریشان رسیده چون موقعِ خواندنِ ترانهای عاشقانه مُچمان را گرفته بودند، یا گفتند سگهای...