فاطمه احمدی آذر

فاطمه احمدی آذر (متولد ۱۳۷۰)، نویسنده و پژوهشگر ایرانی است. او دوره‌ی کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی را بین سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ در دانشگاه الزهرا گذراند. نخستین داستان کوتاه او با عنوان «بزرگترین ترس»، به زبان انگلیسی در نشریه دانشجویی دانشکده زبان‌های خارجی این دانشگاه به چاپ رسید. دومین داستان کوتاه او به زبان انگلیسی نیز با عنوان «وقتی آن‌چه نباید، اتفاق می‌افتد» در تیرماه ۱۳۹۱، و همزمان با فارغ‌التحصیلی او از مقطع کارشناسی، در همین نشریه به چاپ رسید. احمدی آذر در مهر ۱۳۹۳ در مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی شد. پایان‌نامه او درباره‌ی نظریه‌ی آشوب در رمان‌های پست‌مدرن است. او سال ۱۳۹۷ دانشجوی دکتری زبان و ادبیات انگلیسی همان دانشگاه شد و تدریس خود را از پاییز ۱۴۰۰ در این دانشگاه آغاز کرد. به‌علاوه، او از مرداد ۱۴۰۰ دبیری بخش اسطوره‌شناسی نشریه‌ی فرهنگی و هنری عصر کرمان را به عهده دارد، و عضو هیت تحریریه‌ی نشریه‌ی تخصصی داستان سار است. نخستین کتاب شعر او با عنوان «ریشه‌های این گیاه اساطیری» در ۱۴۰۲ توسط انتشارات صبحدم به چاپ رسید. او به ترجمه داستان کوتاه نیز علاقه دارد و ترجمه‌هایی از او در نشریه‌ی عصر کرمان، سار، تجربه، نوپا و گفت منتشر شده‌اند. همچنین، مجموعه داستان کوتاه «داستان زندگی تو و چند داستان دیگر» از تد چیانگ نیز توسط او به فارسی ترجمه و نشر مهری آن را در اسفند ۱۴۰۲ به چاپ رسانید.

تصویر نویسنده
reference: https://www.pinterest.com/pin/85638830436720835/

فرزانه | دنیس لورتوف

شعر جهان ــ گربه گل‌های رز را می‌خورد: / همین است که هست. / جلویش را نگیر، / جلوی چرخش جهان را نگیر، / همین است که هست. / سوم ماه مه / مه‌آلود بود؛ / چهارم ماه مه، / چه کسی می‌داند؟ / گوشت‌ سرخ‌فام را جارو کن، / خرده‌هایش را در باران بریز. / او هر ذره را...

reference: https://www.pinterest.com/pin/5348093303260534/

درباره‌ی ازدواج | دنیس لورتوف

شعر جهان ــ عطرِ چمن نو، / برگ‌های تازه، / شکوفه بر آستانه‌ی فراوانی ــ / و پرندگانی که آن‌جا دیدم، / پرندگان رهگذر، / که در میانه‌ی سفرشان توقف کرده بودند، / سه پرنده، هر یک از گونه‌ای متفاوت: / آن یکی با سینه‌ی آزالیا، گرد و تیره، / آن یکی، خال‌دار، شاد، که چون موش می‌لغزید، / و...

reference: https://www.pinterest.com/pin/90494273757745911/

جستجو | دنیس لورتوف

شعر ترجمه ــ بر فراز صخره‌های منطق، / بلند و در سبزی تهی‌شده، / دریاچه‌ی دهانه‌ی آتشفشانی نهفته است، / که رویاپرداز یخ آن را می‌شکند / تا فصلی از تابستان را بیابد. / «او چون وزنه‌ای سقوط خواهد کرد، / تا ژرفای امواج گرسنه» / فریادشان چنین است، اما همچنان که دریا / به سوی جاذبه‌ی ماه بالا می‌رود، /...

reference: pinterest.com

شکایت آدم | دنیس لورتوف

شعر جهان ــ برخی آدم‌ها، / هرچه به آن‌ها بدهی، / باز نیز ماه را می‌خواهند. / نان، / نمک، گوشت سفید و سیاه، / باز نیز گرسنه‌اند. / بستر ازدواج، / و گهواره، / باز نیز دستانشان خالی‌اند. / به آن‌ها زمین می‌دهی، / خاکی از آنِ خود زیر پاهایشان، / باز نیز راهی جاده‌ها می‌شوند. / و آب:...

reference: https://en.wikipedia.org/wiki/Eros#/media/File:Psyche_et_LAmour.jpg

اِروس در جویبارِ معبد | دنیس لورتوف

شعر جهان ــ رودخانه در فراوانی‌اش، / پُرآوا، / همه‌جا پیرامون ما، / آن‌گاه که بر سنگی گرم ایستادیم تا بشوییم / آهسته، / دستانِ کف‌آلودمان را / با حرکت‌هایی بلند و روان / بر بدن‌های خنک و لغزانِ / یکدیگر می‌لغزاندیم / آرام و آهسته، / در میان شتابِ / رودخانه‌ی خروشنده دستانمان / شعله‌هایی بودند، / که بر...

reference: https://www.pinterest.com/pin/674484481732141151/

درختی که از اورفیوس می‌گوید | دنیس لورتوف

شعر ترجمه ــ دنیس لِوِرتوف (متولد ۲۴ اکتبر ۱۹۲۳، ایلفورد، اسکس انگلستان ــ درگذشٔته ۲۰ دسامبر ۱۹۹۷، سیاتل، واشنگتن، ایالات متحده) شاعر، مقاله‌نویس و فعال سیاسی آمریکایی متولد انگلستان بود و اشعاری با مضامین شخصی و سیاسی می‌سرود که به طرز فریبنده‌ای واقعی بودند. پدر لِوِرتوف یک یهودی مهاجر روسی بود که به مسیحیت گروید و با زنی ولزی ازدواج...

reference: https://www.agoodson.com/illustrator/tony-healey/

در آن شب نیک، به آرامی وارد مشو | دیلن تامس

شعر ترجمه ــ دیلن مارلایس توماس (۲۷ اکتبر ۱۹۱۴ ــ ۹ نوامبر ۱۹۵۳) شاعر و نویسندهٔ ولزی بود که آثارش شامل اشعار «در آن شب نیک، به آرامی وارد مشو» و «و مرگ هیچ سلطه‌ای نخواهد داشت» و «بازی برای صداها» و نمایش صوتی «زیر چوب شیر» بود. او همچنین داستان‌ها و برنامه‌های رادیویی مانند «کریسمس کودکی در ولز» و...

reference: pinterest.com

موزه‌ی هنرهای زیبا | دبلیو. اچ. آدن

شعر جهان ــ آن­ها درباره‌­ی رنج اشتباه نمی‌­کردند، / دیرینه­‌نگارهای بزرگ؛ چه نیک دریافتند / جایگاه انسانی را؛ و چگونگی وقوع­ش را / زمانی که فرد دیگری می­‌خورد یا پنجره‌­ای را می‌­گشاید، یا عجولانه راه خود را در پیش می‌­گیرد. / وقتی سالخورده­‌ها، متواضعانه و شورمندانه در انتظارِ / میلاد معجزه­‌آسایی هستند، همواره باید / کودکانی باشند که معجزه­‌گون نباشند،...

reference:http://blogs.loc.gov/teachers/2013/03/former-librarian-of-congress-archibald-macleish-asks-what-is-a-poem/?loclr=pin

هنر شاعری | آرچیبالد مک‌لیش

شعر جهان ـ آرچیبالد مک‌لیش (زادهٔ ۷ مه ۱۸۹۲، گلنکو، ایالت، ایالات متحده آمریکا ــ درگذشتهٔ ۲۰ آوریل ۱۹۸۲، بوستون، ماساچوست) شاعر، نمایشنامه‌نویس، معلم و مقام دولتی آمریکایی بود که دغدغهٔ لیبرال دموکراسی در بسیاری از آثارش به چشم می‌خورد. با این حال به یاد‌ماندنی‌ترین اشعار او ماهیت خصوصی بیشتری دارد. مک لیش به دانشگاه ییل رفت و در آنجا...