آقای وفادار   آقای «وفادار» عاشق بودند ــ آقای «وفادار» عاشق دوشیزه «جفاپیشه» بودند ــ ایشان از دست دوشیزهٔ نام‌برده،

من و تیمسار و مام میهن     بعد از مدت‌ها تیمسار را در بولوار وست وود می‌بینیم ــ تیمسار

کیم نواک، ارتش آمریکا، غلامعلی و یک فاجعه     دوازده سالم بود و در ده متری گرگان نزدیک مسجد

من هم برای خواستگارم چایی بردم     هفده سالم بود. یک سالی می‌شد که در یکی‌دو مجله نقدِ فیلم

زنگ انشاء ایام عید سعید نوروز را چگونه گذراندید دو روز مانده به عید با پدر عزیز و ارجمندمان به

کمپـــــانی “پــز”   از در که وارد می‌شود می‌گوید: «داشتم تلفنی با دائی جان سرهنگم راجع به ویلای سانتا باربارایش

کنار ساحل سانتا مونیکا با احمد آقا و مکزیکی‌ها     دیروز رفته بودیم لب بیچ سانتا مونیکا، هوا درست