حسین مکی‌زاده

حسین مکی‌زادهٔ تفتی. مترجم آثار تد هیوز، هرولد نورس، فرانسیس پونژ، آلن گینزبرگ، دیگر شاعران نسل بیت و .... که هیچ‌کدام از آثارش اجازه‌ٔ چاپ نیافته است. او شاعر و مترجمی کهنه‌کار است که سال‌ها در زمینه‌ٔ شعر جهان مشغول به تحقیق و ترجمه بوده است.

reference: https://www.artstation.com/artwork/r6lAO

ایستگاه اتوبوس | نیکوس گاتسوس

شعر جهان ــ ایستگاه اتوبوس / محو و سرد... / مرد من، همسایه‌ام، یارم / در فقر و در تبعید / برایم خردک شراره‌ای یخ‌زده بفرست / تا به آتش تبدیلش کنم‌.

reference: pinterest.com

فراخوان | میر وایزلتیر

شعر ترجمه ــ خب‌ اونا شازده کوچولو رو صدا زدن / یه مسلسل تو دستاش گذاشتن و گفتن: / هی تو! شاید از یه سیاره‌ی دیگه اومده باشی / اما حالا اینجایی / اینی هم که می‌بینی فیل نیس / زیر اون کلاهی که نقاشی کردی، پسر این یه تانکه / فانوسبان یه تروریسته / و اگه اون گوسفندا رو...

reference: pinterest.com

حکم قانون گاه ناانسانی است |‌ رنه شار

شعر ترجمه ــ آنان که خاطره تعریف می‌کنند / تنهایی دوباره غرقشان می‌کند / سکوت بی‌درنگ فرو می‌ریزد / علف‌هایی که پیش‌رویشان موج می‌زند / از سرسپردگی‌شان می‌شکفد / داشتی چه می‌گفتی؟ با من از عشقی دور می‌گفتی / که به کودکی‌ات پیوست. / حافظه ترفندهای بی‌شمار در آستین دارد

reference: pinterest.com

ما که مانده‌ایم |‌ نیکوس گاتسوس

شعر جهان ــ مایی که جامانده‌ایم / برای کاشت بذر علف در برهوت / شبانه بیرون می‌زنیم. / پیش از آن که شب / سوی همیشه ما را ببرد، / این خاک را به زیارتگاه بدل خواهیم / به گهواره‌ای برای نوزادانی که در راهند.

reference: pinterest.com

شاعران |‌ رنه شار

شعر ترجمه ــ اندوه بی‌سوادان در سیاهی بطری‌ها / پریشانی کور چرخ‌سازان / سکه‌ها در گلدانِ غرق شده / در هستهٔ سندان / شاعر تنها زندگی می‌کند / گاریِ گسترده از مانداب‌ها.

reference: pinterest.com

خورشید سیاه | نیکوس گاتسوس

شعر ترجمه ــ شاعر و مترجم و ترانه سرای یونانی. زاده‌ی ۱۹۱۱ روستای آسه در آرکادیا از پلوپونز. در طرابلس تحصیلاتش را آغاز کرد و در رشته‌ی فلسفه‌ی دانشگاه آتن ادامه داد. همانجا با اودیسئوس الیتیس شاعر دوست شد. در دهه‌ی ۳۰ دو مجموعه شعر منتشر کرد و نامش به‌عنوان شاعری در راه تثبیت شد. اما شاهکار در دوران اشعال...

reference: pinterest.com

گرفتار | رنه شار

شعر ترجمه ــ رنه شار ( زادهٔ ۱۴ ژوئن ۱۹۰۷، درگذشتهٔ ۱۹ فوریه ۱۹۸۸، پاریس) شاعر فرانسوی بود که به‌عنوان یک سوررئالیست شروع کرد اما پس از تجربیاتش به عنوان رهبر مقاومت در جنگ جهانی دوم، شعری اقتصادی با مضامین اخلاقی نوشت.

reference: https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fcitylights.com%2Fauthor%2Fdevorah-major%2F&psig=AOvVaw2ZY7qbV7Pi0mffBqcUtP5X&ust=1737302093915000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAMQjB1qFwoTCKDI4-vV_4oDFQAAAAAdAAAAABBE

شعر سیاسی | دووراه میجر

شعر ترجمه ــ دووراه میجر نویسنده، شاعر، نمایشگر (Performer)، ویراستار و مدرس ادبیات خلاق؛ زادهٔ برکلی آمریکاست. در شعر همچنان سنت بیت‌ها را با تغزل فرمالیسم امریکایی ادامه داده است. اجراگری اشعارش در ییشتر کشورها مورد توجه قرار گرفته است و در این اجراها بیشتر تم‌های زنان افرو ــ امریکایی و اعتراض بیت را به رخ کشیده است.

reference: https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Fra_Angelico_-_Maria_der_Verk%C3%BCndigung_-_637_-_Bavarian_State_Painting_Collections.jpg

ماریا | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ پرندگان پیش از این‌ها مرده‌اند ماریا، / فقط ما مانده‌ایم، / ضدقهرمانهایی دست از جان شسته. / در سفارت اسراییل بمب گذاشتند، / در مدرسه مرکز «خرید» گذاشتند، / همان اندکی که داشتی را بردند، / مثل یک عروسک پارچه‌ای خالیت کردند / و تو را در پیاده‌رو / درازبه‌دراز افتاده رها کردند. / حالا می‌ترسی، /...

reference: https://www.capitainpetzel.de/artists/38-isabella-ducrot/works/6460-isabella-ducrot-realms-2007/

کلمات بر کاغذ | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ روزی پروازکنان بر سنگ‌فرش شما بازمی‌گردند. / آه… ای کبوتران طوقی پشیمان / کمیاب و خروشان / هوشیار و پرغوغا / از قله‌ای به قله‌ای دیگر پرواز می‌کنید… / دیگربار بر سنگ مرمر آشیانه می‌سازید / به خاطر پایکوبی بر این برگ کاغذ.

reference: https://www.google.com/url?sa=i&url=https%3A%2F%2Fwww.timesofisrael.com%2Fisraeli-poet-meir-wieseltier-dies-at-age-82%2F&psig=AOvVaw1Rma5hbtrAtzPQDlAxHy-z&ust=1737042410951000&source=images&cd=vfe&opi=89978449&ved=0CAMQjB1qFwoTCLiA17CJ-IoDFQAAAAAdAAAAABAE

سونات: علیه آنان که صدای خون‌ را بلند می‌کنند | میر وایزلتیر

شعر جهان ــ در سال ۱۹۴۱ در مسکو، و درست قبل از حملهٔ آلمانی‌ها به روسیه، به دنیا آمد. همان سال مادر و دو خواهر بزرگترش او را به نووسیبیرسک در جنوب غربی سیبری بردند. پدرش هنگام خدمت در ارتش سرخ در لنینگراد کشته شد. ویزلتیه پس از گذراندن دو سال در لهستان، آلمان و فرانسه به اسرائیل آمد. در...

reference: https://en.wikipedia.org/wiki/Aharon_Shabtai

سربازهای عروسکی | آرون شبتای

شعر جهان ــ آرون شبتای (زادهٔ ۱۱ آوریل ۱۹۳۹) شاعر و مترجم اسرائیلی است. یونانی و فلسفه را در اورشلیم، سوربن و کمبریج خواند و در دانشگاه تل آویو ادبیات تدریس می‌کند. حدود 20 کتاب شعر به زبان عبری منتشر کرده است و ترجمهٔ انگلیسی آثارش در American Poetry Review، London Review of Books و Parnassus: Poetry in Review منتشر...

reference: pinterest.com

آیین | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ‌ شدت بیزاری که ستیز را پر و بال می‌دهد / بیماری قلبی افتخار / شعله‌های فروزانش / قتل همه‌جانبه / درخشش فلز / رابطه‌ی کامل بین قربانیان / و عاملان / در مناطق ابریِ جنایت.

reference: pinterest.com

برای ‌کلاید رابینسون | نانسی کونارد

شعر ترجمه ــ حالا بیا، تمام زندگی این‌سان / نفرین شده بود آیا؟ / همه‌ می‌غرد و می‌ترکد و می‌بارد مهیب / نه شاخه گلی از آن بهار، که رویش کینه / حالا بیا، گذشته را بنگر به تامل، و دوباره نگاه کن / آیا این جستجو از اینجا تا ماه بود / و باقی‌‌ماند انبوهی از خرده‌ریزها و کشمکش‌ها...

reference: pinterest.com

با خشم و خروش | سوفیا اندرسن

شعر جهان ــ‌ با خشم و خروش من متهم می‌کنم / آن عوام‌فریب را / و کاپیتالیسم‌ِ کلمات شما را / زیرا باید دریابی کلام مقدس است / که از دورهای دور، مردمی او را آوردند / و او روحش را امانت نهاد / دورهای دور از آغاز / انسان از کلام خویش را فهمید / و او سنگ را...

reference: pinterest.com

زیر بمباران | عبدالله پشیو

شعر جهان ــ آتش می‌بارد / آتش می‌بارد / کدام را برداریم / کدام را نجاتش دهیم / سالخورده‌تر بیمار است / دیگری کودکی نوپا / چشم‌ها تمام مردمک است / و دهان‌ها پر از زبان. / دو دست داشتم. / یکی را دشمن گرفت / یکی مانده است پس. / کدام را برداریم؟ / که را نجات دهیم؟ /...

reference: pinterest.com

جانداران و گیاهان | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ زندگی گیاه تجزیه و تحلیل کردار است. یک دیالکتیک بی‌همتا در فضا. پیایندهای روبه‌گسترش از تقسیم کنش پیشین. بیان جانوران شفاهی است، یا اشاره‌ای با ایماها و اداها که هر یک دیگری را پاک می‌کند. بیان گیاهان نوشتاری است، یک‌بار برای همیشه. راهی برای بازنگری نیست، پشیمانی ناممکن است: تصحیح نیازمند افزودن است. تصحیح متنی که نوشته...

reference: https://en.wikipedia.org/wiki/Lilith

لیلیث | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ منم لیلیث. / ملکهٔ هفت آسمان / الههٔ خُسران که خون‌ریز‌ی‌هاش / همهٔ پله‌ها را می‌پوشاند / مسالینا از آینه های سیاه / پوشیده از گل‌ها / مانند سر بریدهٔ گربه‌هایی که هنوز میومیو می‌کنند، / چشمان طاووس به عادت آبسه‌ها. / منم لیلیث، ملکهٔ خرس‌های مهتاب / مویرای مسلح به ماشین بافندگی شهابسنگ‌ها / اژدهایی که...

reference: https://www.latimes.com/entertainment-arts/story/2021-10-18/hammer-museum-grunwald-picasso-met-deaccession

شیٔ بوطیقاست | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ آلن ستوکل در مقاله درخشان‌اش۱، این فرض را پیش می‌کشد که «خورشید» (شیئی که هر چیزی ازو «پدیدار» است و او خود نابسودنی و نادیدنی است) در شعرهای پونژ تصویر مرکزی است. از این رو خورشید، «نا ابژه‌ای» که ابژه‌ی مرکزی است یک ناسازه، یک مغاک متافیزیکی‌ست. مهم‌تر این که ستوکل با تمهیدات ساختارشکنانه به خوبی اثبات‌...

reference: pinterest.com

خورشیدخوانی در رادیو | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ با این حال اینچنین است قدرت زبان، / سایه نیز در ید قدرت ماست. / اکنون، زنهار نهار. / آفتاب مجالش می‌دهد و این آری در برش می‌گیرد: / آری، من بدین معبد می‌آیم تا جاودانگی را بپرستم. / آری این آگاممنون است، این پادشاه شماست که بیدارتان می‌کند! / با همان هیابانگ / تراژدی آغاز می‌شود. / آری،...

reference: pinterest.com

رؤیا | سوفیا اندرسن

شعر جهان ــ‌ اگرچه ویرانی‌ها وگرچه مرگ / آنجا که اوهام همیشه به پایان می‌رسند / توان رویاهای من چنان نیرومند / که تجلیل از همه چیز زاده می‌شود / و دستهام خالی نمی‌ماند.

reference: pinterest.com

برای الخاندرا پیزارنیک | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ ...دوباره بوسیدمت / تو به خانه‌ها رسیدی / آنجا که چشمه‌ای از پروانه‌های وخیم نوشیدی / جرئت کردی از هاویه بگذری / تا رسم و قانون بشکنی / که به تنها زندگی خطیر خود / مرگ را به ستیزه بخوانی / پلک‌های برهنه / و سوخته

reference: pinterest.com

ماه | عبدالله پشیو

شعر ترجمه ــ‌ این گوی ــ قوی سپید / کی از دستهٔ خود جدا شد؟ / چرا این‌قدر بالا بلند پرواز کرد؟

reference: pinterest.com

همسر آتش | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ درخششی است آتش که همیشه در دل ماست / چسبیده به تن‌های ما / در شریان‌های ما می‌دوانند آتشفشان‌ها / گدازه‌های خویش را / و‌ شراب صافی آلمانی را / واژگون می‌کند آن کشتی‌ها / که اسپرم لویاتان می‌برند / سوی باغ‌های شناور جزایر استوایی...

reference: pinterest.com

موج | عبداالله پشیو

شعر ترجمه ــ‌ من خیزاب‌ها را دیده‌ام / چه زود پس‌می‌کشند از ساحل / انگار که برنمی‌گردند دیگر. / بارها و بارها، تا هنوز / سرزنده، چارنعل، خیزاب‌ها برمی‌گردند / آه خدایا / چقدر مثل همیم / من موج و زنان ساحل.

reference: pinterest.com

خورشید ما را دیوانه می‌کند | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ خورشید ما را دیوانه می‌کند / ای نان تنبور، قلب گل سرخ! / ما را به خفاش‌های ملتهب تبدیل می‌کند، / در پروانه‌های توهم‌زده / که قرار است بر شعلهٔ چراغ‌ها بمیرند / و لطافت گل آبی‌ کتان، / انفجار آفتابگردان / خیره از برف‌دانه‌ها، / بوی نعنا سوار بر اسب صورتی / در سرازیری زیرزمین، /...

reference: http://artischev.com/w/008/008.html

گلوله و شعر | عبداالله پشیو

شعر جهان ــ هنگام خواندن شعرهایم / تپش صدای مرا حس می‌کنی آیا؟ / قوی‌تر می‌زند / از ضربان قلبم / اما چه می‌شود کرد / عصر گلوله و نفت است

یک قطعه‌ شعر | مکس ژاکوب

شعر جهان ــ شکم بیرون‌زده‌اش شکم‌بندی از دورافتادگی بسته است. کلاه آراسته‌اش درهم‌کوفته و له شده است چهره‌اش کلّهٔ مرگی هراس‌انگیز اما سیاه و چنان وحشی که فکر می‌کنی شاخ کرگدنی می‌دیدی یا دندانی برآورده برای آروارهٔ ترسناک پایینی‌اش. آی چشم انداز پرتهدید مرگ آلمانی.

reference: pinterest.com

خودم | کارمن برونا

شعر ترجمه ــ کارمن برونا شاعر شگفت‌انگیزی است. او سبک زندگی در جاده/ بوهمیِ نسل بیت را با آموخته‌های پزشکی خود درآمیخت و به مدت ۱۳ سال پزشکِ مسافر در آرژانتین بود.  در همین دوران با ادبیات روز و چهره‌های آن آشنا شد. دوستی با شاعران پیشگامی همچون پیزارنیک، خوان خوزه چزلی، سرجیو لیما شعر او را بیشتر با هیپستریسم،...

reference: pinterest.com

بوسه‌ها ریشه می‌دوانند |‌ عبداالله پشیو

شعر جهان ــ یک شب بر بدن زنی با بوسه بذر افشاندم / دشت پیشانی‌اش / ساحل اطراف چشمه‌ٔ لب‌هایش / تپه‌ها و دره‌های سینه و گردن / خاک حاصلخیز بازو و گوساله‌هایش / شاخسار بوتهٔ پنبه بر کف دستان / بین شیارهای انگشتان دست و پا / پست و بالای زانو با فروچاله گودی‌اش. / نیمه شبی بود چندی...

reference: pinterest.com

اشتیاق | عبداالله پشیو

شعر ترجمه ــ عبدالله پشیو شاعر کرد است. در سال ۱۹۴۶ در شهر هیل در جنوب کردستان به دنیا آمد. در مؤسسهٔ تربیت معلم در هول (اربیل) تحصیل کرد و در سال ۱۹۷۰ در کنگرهٔ بنیادی اتحادیهٔ نویسندگان کرد در بغداد شرکت کرد. در سال ۱۹۷۳ به اتحاد جماهیر شوروی سابق رفت و در سال ۱۹۷۹ مدرک فوق لیسانس خود...

reference: pinterest.com

روزی روزگاری تاریخ | آن بویر

شعر ترجمه ــ‌ کارخانهٔ کندی بود / تنها خودش را تولید می‌کرد / و من قلبی داشتم / (تو می‌توانی گواهی دهی) / لبریز

reference: pinterest.com

بر پیشانی سال | اینگه‌بورگ باخمن

شعر جهان ــ با درودها به پیشانی سال / روزها پیش می‌آیند درود درود / فرمان بازگشت‌شان می‌دهد،‌ سال: / قرن‌هاست چیزی برای گفتن ندارند. / تنها چیزهایی می‌انبارند / و یادداشت‌شان می‌کنند. / این‌ همه در کتابی بزرگ رقم خورده‌ست / که در آن هر سالی صفحه‌ای است.

reference: pinterest.com

چند شعر منثور | مکس ژاکوب

شعر ترجمه ــ آن شب رود سن در لندن جاری بود. روبروی کاخ دادگستری، یک کلاه سیلندری می‌خواست در مهتاب روزنامه بخواند. فاحشه‌ای کوچک درست در وسط زیباترین جنایت، حرفش را قطع کرد. اسمش آیدا بود، زشت بود، موطلایی بود و غیره...

reference: http://www.mbaq.fr/fr/nos-collections/max-jacob-et-ses-amis/roger-toulouse-portrait-de-max-jacob-379.html

ورود اهریمن | مکس ژاکوب

شعر ترجمه ــ شاعر و نقاش فرانسوی، در بدرقهٔ سمبولیسم و آستانه سوررئالیسم. یا جور دیگر که می‌گویند: مکس ژاکوب درکنار آپولینر و پی‌یر روردی، سه شاعر کوبیست‌. اما این تعابیر جز کژتابی ذهن منتقدین نیست. همین منتقدین شعرش را دشوار و پیچیده تلقی کرده‌اند. ژاکوب هرگز با انتظارات و عادت‌های خوانندگان هم‌سو نیست. یک گسست کامل از آنچه تا...

reference: pinterest.com

کلمه را نجات دهید | مریلین باک

شعر جهان ــ کلمات مقدس در خطرند / فراری، دنبال سرپناه می‌گردند / خود را زنده به‌گور می‌کنند / از شرم اهداف ناسزایی / که مجبور به آن شده‌اند/ پوشیده‌اند دروغ‌های سوسن سپید / کلمات در خطراند / انگلیسی قسم‌خورده / به ریشه‌کن کردن زبان‌ها / شاهدان تبعید‌شده / به حافظهٔ جمعی و پیوندهای وطنی...

حس غیاب | الخاندرا پیزارنیک

شعر جهان ــ اگر جرئت کنم / بنگرم و کلامی بگویم / به‌خاطر آن سایه است / به نرمی بسته به نام من / به دوردستان / در باران / در یادهای من / با چهره‌اش / که در شعر من می‌سوزد / به زیبایی / عطر و بوی / چهره‌ی عزیز رفته‌ای را می‌پراکند.

reference: https://marilynbuck.com/about.html

دوش‌های شبانهٔ  ۱۹۹۷ | مریلین باک

شعر ترجمه ــ مریلین باک (زاده ۱۳ دسامبر ۱۹۴۷ – درگذشتهٔ ۳ اوت ۲۰۱۰) شاعر مارکسیست، فمینیست، کنشگر اجتماعی ضد جنگ، ضد امپریالیست و ضد نژادپرستی آمریکایی بود که به دلیل مشارکت در فرار از زندان آساتا شاکور (زندانی سیاسی و از اعضا ارتش آزادی سیاه. مریلین باک رانندهٔ فرار او بود) در سال ۱۹۷۹، سرقت برینک در سال ۱۹۸۱،...

reference: pinterest.com

پیغام | اینگه‌بورگ باخمن

شعر جهان ــ «پیغام» از مشهورترین اشعار باخمن. اثری در نمایش تروما ــ تراژدی انسان معاصر. باخمن گفته بود فکر می‌کنم همهٔ انسان‌ها به نوعی بازیگران زخم‌خوردهٔ این صحنه‌اند.

reference: http://www.juneletters.com/blog/2014/6/19/illustration-crush-leanne-shapton

خانه | آن بویر

شعر جهان ــ در این خانه اتاق‌ها برای دو نفر یا بیشتر به اندازه‌ی کافی بزرگ نیستند‌‌ تا بنشینند، بایستند یا کار کنند، اتاق‌ها و اثاثیه‌‌ها به جز کنش تنهایی به چیزی بیشتر اجازه نمی‌دهند. یک اتاق هست دقیقا برای پوست کندن هویج به تنهایی، همانطور که اتاق‌های بدون نور، با بالش و مخده به اندازه‌ی کافی برای خوابیدن (تنهایی)...

reference: https://convoyco.tumblr.com/post/682957527176069120

آب | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ صرف حضور اشیاء در «هاله‌ی حضور» آدمی به آن‌ها کیفیتی می‌دهد که چون ویژگی‌های انسانی آن‌ها را در بر می‌گیرد. هر شیء یادآور رفتار خاصی است. وقتی مرلوپونتی در سخنرانی‌اش گفت «انسانیت در اشیاء جهان پیچیده شده است و اشیاء در انسانیت» حکم داد که «اشیاء عقده‌اند». شاید بر همین اساس است که سارتر اشیاء پونژ را...

reference: https://www.etsy.com/listing/746646309/constantine-p-cavafy-watercolor-portrait

تن، به یادآر… | کنستانتین کاوافی

شعر ترجمه ــ کنستانتینوس پترو کاوافیس که در انگلیسی به نام کنستانتین کاوافی شناخته می‌شود، زادهٔ ۲۹ آوریل ۱۸۶۳ و درگذشتهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۳۳ شاعر یونانی، روزنامه‌نگار و کارمند دولت اسکندریهٔ مصر بود. او که یکی از چهره‌های اصلی ادبیات مدرن یونان است، به‌عنوان برجسته‌ترین شاعر یونانی قرن بیستم شناخته می‌شود. آثار و سبک آگاهانهٔ فردی او نه تنها در...

reference: pinterest.com

زنی در حال خرید | آن بویر

شعر جهان ــ به زودی کتابی طولانی و غم‌انگیز به نام زنی در حال خرید، می‌نویسم. کتابی است دربارهٔ آنچه انجامش برای ما ضروری است و همچنین کتابی در مورد آنجه از انجام دادنش بیزاریم‌. کتابی است دربارهٔ حسادت و کتابی دربارهٔ چیزهایی که به‌سختی قابل مشاهده‌اند. این کتاب همچنین، کتابی در تاریخ ادبیات خواهدبود و کاربردهای ادبیات علیه زنان،...

reference: https://www.wayfair.ca/fr/Highland-Dunes--Art-abstrait-sur-toile-par-Mspoint-X221251741-L1318-K~C110170457.html?refid=PSOFR446-C110170457_2082684322&PiID[]=2082684322

منزلگاه | الخاندرا پیزارنیک

شعر ترجمه ــ در دست سفت یک مرده / در یادهای یک دیوانه / در غصه‌ی یک کودک / در دست ساییدن از پی یکی لیوان / در لیوان دور از دست / در عطشی بی‌پایان.

reference: https://www.theguardian.com/books/2019/oct/18/the-undying-anne-boyer-notes-made-while-falling-jenn-ashworth-review

تجاوز | آن بویر

شعر ترجمه ــ آن بویر (زادهٔ ۱۹۷۳) شاعر و مقاله‌نویس آمریکایی است. او نویسندهٔ رمان‌های عاشقانهٔ «کارگران شاد» (۲۰۰۸)، «دههٔ ۲۰۰۰» (۲۰۰۹)، «قلب مشترک من» (۲۰۱۱)، «لباس علیه زنان» (۲۰۱۵)، «کتاب راهنمای سرنوشت ناامیدان» (۲۰۱۸) و «بی مرگ: درد، آسیب پذیری، مرگ و میر، پزشکی، هنر، زمان، رویاها، داده ها، خستگی، سرطان و مراقبت» (۲۰۱۹) است. مدرک لیسانس ادبیات انگلیسی...

reference: http://ajourneyroundmyskull.blogspot.com/2011/01/can-you-spray-paint-your-face.html

روایی | پل آستر

شعر ترجمه ــ زیرا آنچه روی می‌دهد هرگز روی نخواهد داد / و از آن رو که هرچه روی داده است / دوباره بی‌پایان روی‌ می‌دهد، / ما همانیم که بودیم، هرچیز / در ما دگرگون شده‌ است، اگر از / جهان بگوییم، / تنها ترک جهانِ ناگفته است. / اوایل زمستان: سیب‌های زرد هنوز / نیفتاده‌اند / از درخت...

reference: https://www.ekta.nu/project/figure-series/

شادمانی | سوفیا اندرسن

شعر جهان ــ برای گل برای آتش برای باد. / برای ستارهٔ شامگاه بسی شفاف و آرام / برای صدف زمان کنار قلهٔ سرو / برای عشق بی‌طعنه ــ برای همه چیز / چشم‌انتظاریم خیره و سخت / حضور نامطمئن تو را دریافتم / حضور رهایی‌بخش و غریب تو را.

reference: pinterest.com

پیوستن |‌ الخاندرا پیزارنیک

شعر جهان ــ زن به آتش‌بس شب تسلیم می‌شود / درون او همه چیز عشق‌ورزی است / یگانگی اندیشه و اندیشمند. / شادیِ تجاوز، فریبِ نقاطِ مرجع روشن، / از کل واقعیت درک‌شده در یک آن که تمام آنات است. / زن خود را رها می‌کند به طریقت افراطی اندیشه و به افسونی برای فضایی معین: مکانی که کارش فراخوان...

reference: pinterest.com

سوگند ــ تاریخ تکرار می‌شود | نانسی کونارد

شعر جهان ــ اگر از ادبیات اروپای قرن بیستم یک زن لایق عنوان Muse (الهه هنر ــ منبع الهام برای هنرمند، نویسنده یا شاعر) باشد، نانسی کونارد (Nancy Cunard) است. نام‌های بزرگ هنرمندان و نویسندگان قرن بیستم با نام او پیوند خورده است. از پاوند و الیوت، تا ویلیامز و همینگوی؛ و از من ری و آراگون تا تزارا و...

reference: pinterest.com

یک تکه گوشت | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ هر تکه گوشتی یک کارخانه‌ست، به نرم‌کردن و فشرده‌سازی خون. / لوله‌وار، کوره‌هايی مشتعل، انباره‌هايی پهلو‌به‌پهلو، راننده‌های بی‌شمار، لايه‌های چربی، / جوشان و داغ بيرون می‌زند بخار. آتشی تيره يا روشن می‌سوزد. / جريان گسترده‌‌ی تراوش زرداب از ميان چرک و تفاله. / و هنگامی‌که شب فرومی‌افتد همه چيز به سرد می‌گرايد، مرگ می‌رسد از راه. /...

reference: https://www.saatchiart.com/art/Painting-Freedom/1538199/7980197/view

آزادی | سوفیا اندرسن

شعر ترجمه ــ‌ اینجا بر این ساحل / لکه‌ای آلودگی نیست / اینجا که تنها / غلتاغلت موج‌هاست بی‌وقفه / در فضای ناب و تکینگی شفاف / زمان پر شور و شوق / بیاب آزادی خود را اینجا دریاب.

reference: pinterest.com

در انبوه مه، درختان به تطاول خویش | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ میان مهی که درختان را فروگرفته، برگ‌هایشان می‌ریزد. برگ‌هایی که جمع شده‌اند از اکسیده‌شدن مچاله و پژمرده‌اند از برگشت شیره‌ی گیاه به گل‌ها و میوه‌ها. گره پیوندگاهشان از شاخه‌ی سست‌شده کم‌کم از سوزش گرمای ماه اوت. شیارهایی افقی گشوده در پوست درخت از میان آن‌ها رطوبت و نم ردّی انداخته بر خاک، دلسرد از اعضای حیاتی بر...

reference: pinterest.com

چهره‌ها و سکوت | الخاندرا پیزارنیک

شعر جهان ــ‌ چنگ‌انداخته دست‌ها / مرا به تبعید محدود می‌کنند / کمکم کن تا کمک نخواهم / مرا تاریک می‌خواهند، به کشتنم می‌آیند / کمک کن تا کمک نخواهم.

reference: pinterest.com

لذت‌های در | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ پادشاهان در را لمس نمی‌کنند. از این لذت هیچ نمی‌دانند: به نرمی یا تندی روبروی خود یکی از آن تخته‌های بزرگ آشنا را گشودن، سپس به عقب برگشتن برای به‌جای خود بازگرداندنش ــ دری را در آغوش گرفتن... لذت به‌دست‌گرفتن نیمه‌ی یکی از این حصارهای بلند در اتاق با دستگیره‌ی چینی‌اش، تن‌به‌تن شدنی کوتاه که پاها می‌ایستد...

reference: pinterest.com

یک تبعید | نانسی کونارد

شعر ترجمه ــ‌ نانسی کلارا کونارد (زادهٔ ۱۰ مارس ۱۸۹۶ ــ درگذشتهٔ ۱۷ مارس ۱۹۶۵) نویسنده و فعال سیاسی بریتانیایی بود. او در طبقهٔ بالای بریتانیا متولد شد و بیشتر زندگی خود را وقف مبارزه با نژادپرستی و فاشیسم کرد. او برای برخی از برجسته‌ترین نویسندگان و هنرمندان قرن بیستم، از جمله ویندهام لوئیس، آلدوس هاکسلی، تریستان تزارا، ازرا پاوند...

reference: pinterest.com

برمی‌گردم | سوفیا اندرسن

شعر ترجمه ــ مثل وطن به خانه / به شعر برمی‌گردم / مثل کودکی‌های قدیم / که با بی‌خیالی از دست دادم / تا سرسخت / جوهر هرچیز بجویم / و زیر هزاران چراغ روشن / از شوق جیغ بزنم.

reference: pinterest.com

نقاب و شعر | الخاندرا پیزارنیک

شعر ترجمه ــ‌ قصر کاغذی پر زرق‌وزرق سرگردان روزهای کودکی. / وقتی غروب می‌کند خورشید / بندباز را در قفس می‌بندند / به ویزانه‌های معبد می‌برندش / و همان‌جا رهایش می‌کنند.

reference: pinterest.com

چه عشق‌ها | آلن گینزبرگ

شعر ترجمه ــ آلن گینزبرگ نیز از همان ابتدای آشنایی با نیل کسدی به شدت تحت تأثیر شخصیت او قرار گرفت، گینزبرگ نیل کسدی را عاشقانه دوست داشت و رابطه‌ی این دو کم‌کم شکلی عاشقانه همجنس‌گرایانه گرفت، هر چند نیل کسدی همجنس‌گرا نبود. او نیل کسدی را «آدونیس دنور» و «قهرمان پنهانِ» شعر زوزه نامید: آنان که برای جنده‌بازی رفتند...

reference: https://poetria.pt/sophia-de-mello-breyner

یونانیان | سوفیا اندرسن

شعر جهان ــ سوفیا د ملو برینر آندرسن (زادهٔ ۶ نوامبر ۱۹۱۹ ــ درگذشتهٔ ۲ ژوئیه ۲۰۰۴) شاعر و نویسندهٔ پرتغالی بود. آندرسن جایزهٔ بزرگ شعر را از سوی انجمن نویسندگان پرتغال برای کتابش «کتاب ششم» دریافت کرد. اندرسن با «قصه های مثال زدنی»، «داستان های زمین و دریا» و تعدادی از کتاب های کودکان - «دختر دریا»، «شوالیهٔ دانمارکی»،...

reference: pinterest.com

از «تقریب‌ها» | الخاندرا پیزارنیک

شعر جهان ــ چرا می‌نویسم؟ / چرا شبگیر می‌گریم / چرا ناگهان این مزه‌ی آواز قو / این کف سبز در گلو مانده / دلم پوچ و پوک است مثل نقابی زیر باران / وحشت به دریا مانندش می‌کند / تن من حمله‌ی طبل‌ها در سکوت شب است / چرا این شبان به واحه‌ی جادوگران ماند / چرا این دسیسه‌ی...

reference: pinterest.com

بین خطوط | پل آستر

شعر ترجمه ــ‌ سنگ ــ بالش، راه‌های دوری. / و بر کف دستت نوشته، / طریقت. / پس خانه، خانه نیست / بلکه فاصله بین / متبرک / و بی‌برکت. و هرکه خویشتن را / در پوستِ برادرش بگذارد، / خواهد دانست اندوه چیست / تا سال هفتم / فراتر از سال هفتم / از سال هفتم. / و فرزندان...

reference: pinterest.com

شاعر کلمه‌ی بنیادی را بیان می‌کند | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ در این دنیای پوچی و انقلاب، تخریب و بازآفرینی ارزش‌ها که فرد هم‌زمان حس می‌کند به نهایت‌ها فروکاسته شده و به خویش نزدیک شده است، کسانی هستند که نگاه به فرد (انسان) را آغازیده‌اند، آنان که از مخمصه‌اش باخبرند، کسانی که حس خویش را درباره او شرح و تفسیر کرده‌اند (فیلسوفان: سارتر، کامو، نیچه و چند شاعر...

reference: pinterest.com

… از سکوت | الخاندرا پیزارنیک

شعر ترجمه ــ فلورا الخاندرا پیزارنیک (زادهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۳۶ ــ درگذشتهٔ ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۲) شاعر آرژانتینی بود. شعر خاص و درون‌گرایانهٔ او «یکی از غیرمعمول‌ترین آثار در ادبیات آمریکای لاتین» در نظر گرفته شده است و با «محدودیت زبان، سکوت، بدن، شب، ماهیت صمیمیت، جنون، [و] مرگ» شناخته می‌شود. پیزارنیک در دانشگاه بوئنوس آیرس در رشتهٔ فلسفه تحصیل کرد...

reference: pinterest.com

باور | پل آستر

شعر جهان ــ از فریب این تاریکی، چشم / کشف خواهد کرد که این ماییم / تنها چیزی که ما را / کمتر از آنچه ماییم ساخته است. / برای هیچ نگفتن. برای گفتن: / حتی زندگی‌ ما / به این بستگی دارد.

reference: pinterest.com

بر کناره‌های لوآر | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ آنچه سطرهای آینده به‌حدّ کافی برآن تأکید نمی‌کنند: نتیجتاً، هرگز فرم شاعرانه را فرومگذار ــ به هر روی باید به‌مثابه نقاطی در مطالعه‌ی من بکار گرفته شود زیرا که نقش آینه را ایفا می‌کنند، آینه‌ای که می‌تواند نمودهای محو و مقاوم و معین شیء را آشکار کند. برخورد متقابل واژه‌ها، قیاس‌های زبانی یکی از واسطه‌های مطالعه‌ی دقیق و...

reference: pinterest.com

یادداشت‌هایی برای یک پرنده | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ آنجا که پرندگان در پروازند به سختی می‌توانیم زمانی برای بیرون‌آمدن از شگفتی و غافل‌گیریمان بیابیم، منصرف شده، برمی‌گردیم (برگشتن به آن تصویر ساده، ساده‌ترین تصویر، شکلِ پرنده‌ی نشسته). در پرنده‌ای که بال‌ها را باز بسته است (چون چاقوی کوچک جیبی با چندین تیغه و ابزار) در واقع کمال فرم است که باعث تداوم شگفتی ما می‌شود....

reference: pinterest.com

شمع، آتش، سیگار | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ زمانی است به شامگاهان که گیاهی عجیب سرمی‌زند. گیاهی که با تب و تابش وسایل خانه در انبوه سایه‌ها بازچیده می‌شوند. / برگ طلاییش خونسرد می‌ایستد در گودی تهیِ ستونی مرمرین بر پایه‌ای سیاه‌رنگ. / شب‌پره‌ها به‌جای ماه به سویش حمله می‌برند، ماه بلندی که درختان را مه‌آلود می‌کند. اما ناگاه می‌سوزند یا خسته از کشمکش همه...

reference: pinterest.com

صدف |‌ فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ زیر سپهری (اگر درست بگویم) صدفی، آسمان‌های بالا بر آسمان‌های زیرین فرو می‌ریزند، تنها چالابی درست می‌کنند، توده‌ای چسبناک و یشمی‌رنگ که روان است و جمع می‌شود پیشِ بینی و چشم‌ها، با حاشیه‌ای از تور تیره‌رنگ.

reference:https://i.pinimg.com/736x/46/3e/3f/463e3f235e07e6e0eb0455d9fde965cd.jpg

صندوق چوبی | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ در مسیر هر خیابان منتهی به بازار، جلوه‌ی فروتنانه‌ی باریکه‌های سپیدش می‌درخشد. هنوز به تمامی نو است و کمی حیران از قرار گرفتن ناشیانه‌اش سرِ راه، بی هیچ اُمیدی به بازگشت. این دوست‌داشتنی‌ترین شیء چشم‌گیر است ــ که شاید بهتر آن باشد به سرنوشتش چندان درنگ نکنیم.

reference: https://www.pinterest.com/

مادر جوان | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ اما زود قامت راست می‌کند باز، این بدن به تمامی می‌گردد و می‌چرخد میان پارچه‌های سفید آویزان، شسته که دست‌های آزادش هر لحظه پهن می‌کند و برمی‌دارد سپس تا می‌زند یا بسته به نظر خود دوباره پهن می‌کند.

reference: https://www.pinterest.com/

بگذار جهان باز زاده شود | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ جامعه، فرد، طبیعت، هر سه آشوب‌اند (گرداب‌وار و آشوب) / ۱. جامعه، کندوی آشوب است: اردوی تجمیع، کوره‌ی مُرده‌سوزی، اتاق گاز، زندان، سردخانه. / ۲. فرد (آدمی) رقّت شدّت ــ آشوب است (جیاکومتتی). / ۳. طبیعت (جهان بیرون) ماده‌ی ضخیم آشوب است. / آشوب گذشته و آینده، از گور و سرآغاز، از تجزیه جسدها و کرم‌ها (در...

reference: https://www.pinterest.com/

کبريت | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ اما زود آرام می‌گيرد / راست می‌ايستد، سريع، بادبانی بادافتاده / مثل قايق مسابقه / سفری به‌درازای چوب خويش

reference: pinterest.com

هایکو | آلن گینزبرگ

شعر جهان ــ گذشته از تجربه‌های شخصی ذن بویسم، گینزبرگ از تکنیک‌های هایکو در شعر استفاده‌ی فراوانی برده است. چیزی که خود آن را «شوک مردمک چشم» می‌نامد. چیزی که باعث می‌شود، به هنگام خواندن شعر نگاه خواننده را «بگیرد» و مکث کند. دو تصویر متضادی که در هایکوهای ژاپنی دیده می‌شود، معمولاً یکی نرم و دیگری سخت، یکی سرد...

reference: https://www.pinterest.com/

آتش و خاکستر | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ آتش از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر در جنبش، خاکستر قوزکرده در کپه‌ای خواب‌آلود / می‌روید آتش، می‌تکد خاکستر / درخشنده آتش، عبوس خاکستر / هروله‌کنان آتش، خاموش خاکستر / آتش داغ، سرد خاکستر / آتش سرایت‌کننده، خاکستر بازدارنده / آتش سرخ، خاکستر سربی / آتش یونانی، خاکستر رومی

reference: https://www.pinterest.com/

زنبور |‌فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ یک پرده‌بالِ چابک‌پرواز، راه‌راه ببرگونه ــ گربه‌ای در ظاهر، در عمل با حجم بدنی بزرگ‌تر از مگس اگرچه با بال‌هایی نسبتاً کوتاه‌تر پُرجنب‌و‌جوش و بی‌شک کمی کُندتر. بی‌توقف در جنبش است زنبور با سرعتی که لازمه‌ی یک پرواز در محیط فوق‌بحرانی است (مثلاً نچسبیدن به کاغذ حشره‌کش یا عسل).

reference: https://www.pinterest.com/

تمشک‌ها | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ اما شاعر در مسیر پرسه‌زدن‌های حرفه‌ی خویش دانه‌ای را به تأمل برمی‌دارد: یا خود می‌گوید: «پس این گونه است که تلاش ساقه‌ی ترد گلی هر چند در حفاظ خاربوته‌ها به شکیبایی بر می‌دهد. شاه‌توت‌ها رسیده‌اند ــ درست مثل شعر من.»

reference: https://www.pinterest.com/

بودا در مهتاب | جک کرواک

شعر ترجمه ــ بودا در مهتاب / پشه نیش می‌زند / از سوراخ پیراهنم

reference: https://www.itsnicethat.com/articles/cristobal-schmal-illustration-221119

پادشاه ماه مه | آلن گینزبرگ

شعر جهان ــ و کمونیست‌ها چیزی برای عرضه ندارند جز گونه‌های چاق، عینک‌ها و پلیس‌های دروغگو. / و کاپیتالیست‌ها ناپالم را تقدیم می‌کنند و پول در چمدان‌های سبز برای لختی‌ها، / و کمونیست‌ها صنایع سنگین را ابداع می‌کنند اما قلب‌ها همان‌قدر سنگین است / و مهندسان زیبا همه مرده‌اند، تکنسین‌های مخفی برای فریبندگی خویش نیرنگ می‌زنند / در آینده، درآینده،...

reference: https://www.pinterest.com/

بیرون از اینجا | فرج بیرق‌دار

شعر جهان ــ فرج بیرق‌دار (زادهٔ ۱۹۵۱، حمص، سوریه) شاعر و نویسندهٔ سوئدی ــ سوری است. او حدود ۱۴ سال در کشور خود زندانی سیاسی بود. پس از یک کمپین بین‌المللی برای آزادی او و عفو ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۰، این شاعر سوری در سال ۲۰۰۵ به سوئد تبعید شد. بیرق‌دار بیشتر به خاطر مجموعه‌شعرش «کبوتر در پرواز آزاد»...

reference: https://www.pinterest.com/

صابون | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ چقدر می‌شود از صابون گفت. دقیقاً همان حرف‌هایی که او از خویش تا محو خویش و تحلیل کامل موضوع، می‌گوید. این است چیزی که مناسب من است. / چقدر حرف برای گفتن دارد، صابون. بگذار با شور و شوق بگوید. زیرا وقتی حرف‌هایش تمام می‌شود، نیست دیگر. / نوعی سنگ است صابون که نمی‌گذارد طبیعت بغلتاندش: در...

reference: https://www.pinterest.com/

کتاب هستی | ماریا نگرونی

شعر ترجمه ــ مرا در شهری پرنور و خالی رها می‌کند، شهری بی‌هیچ دری یا الفبایی یا گورستانی. شهر سکوت، بیخوابی، بین سپیده‌دم و تورینگن. راننده می‌گوید: می‌دانی تنها کتابی که اهمیت دارد پیشتر نوشته شده است و بدون موسیقی خوانده شده و دشوارترین و ترجمه‌ناشدنی‌ترین موسیقی در جهان است، مثل فرآیند احتضار است.

reference: https://www.pinterest.com/

بیست‌ودو هایکو | آلن گینزبرگ

شعر ترجمه ــ گذشته از تجربه‌های شخصی ذن بویسم، گینزبرگ از تکنیک‌های هایکو در شعر استفادهٔ فراوانی برده است. چیزی که خود آن را «شوک مردمک چشم» می‌نامد. چیزی که باعث می‌شود، به هنگام خواندن شعر نگاه خواننده را «بگیرد» و مکث کند. دو تصویر متضادی که در هایکوهای ژاپنی دیده می‌شود، معمولاً یکی نرم و دیگری سخت، یکی سرد...

reference: https://www.pinterest.com/

پرنده | جک کرواک

شعر جهان ــ پرنده نانم را نادیده می‌گیرد / میان علف‌ها را / دزدکی می‌کاود

reference: https://www.pinterest.com/

باران | فرانسیس پونژ

شعر جهان ــ از اینجا که نگاه می‌کنم در حیاط به اندازه‌های گوناگون فرومی‌بارد. آن وسط پرده‌ای (تور) ناصاف را ماند، یکریز اما گاه آرام ریزدانه‌های سبک شاید قطره‌های نور، شدّتی نیست، چون قطعه‌ای فشرده از شهاب. نه‌چندان دور از دیوارهای سمت چپ و راست، قطره‌های سنگین‌تر جداجدا با صدای بیشتری می‌افتند. از اینجا به قدرِ یک‌ دانه‌‌ٔ گندم به...

reference: https://www.pinterest.com/

نوشانوش | آناکرئون

شعر جهان ــ خاک حاصلخیز باران را نوشیده است / درخت رسته و از سینه‌ی خاک می‌نوشد / دریا هوا را و آفتاب دریا را و / ماه از آفتاب می‌نوشد / من چرا تشنگی‌ام را / به جرعه جامی فرو ننشانم؟

reference: https://www.pinterest.com/

جبرئیل | ماریا نگرونی

شعر ترجمه ــ فلاتی در هوا معلق است. شاید آسمانِ دوم. در این مکان، آینده و گذشته وجود ندارد. هیچ‌چیز سرنوشت را تغییر نمی‌دهد و هرچیزی سرنوشت را تغییر می‌دهد (زیرا که سرنوشت یک دایره است)، هر اندیشه‌ای هرچیزی است که هست.

نبرد | آناکرئون

شعر ترجمه ــ آنا کرئون شاعر و موسیقی‌دان یونانی بود که در حدود سال‌های ۵۸۲ تا ۴۸۵ قبل از میلاد می‌زیست و موضوع شعرهایش را عشق، شیفتگی، عیاشی، ناامیدی و مسائل مربوط به امور روزمرهٔ مردم تشکیل می‌داد.

برای همدیگر | هرمان د کونینک

شعر ترجمه ــ‌ پیشترها فقط چشم‌هایت را دوست داشتم / حالا چین و چروک‌های کنارشان را هم / مانند واژه‌ای قدیمی / که بیشتر از واژه‌ای جدید همدردی می‌کند

چه سبز شکفتند | هوراس

شعر جهان ــ کوئنتوس هوراتیوس فلاکوس (۶۵-۸ ق.م) که در انگلیسی به هوراس معروف است، شاعر غزل‌سرا و طنزنویس رومی عصر آگوستوس (بنیان‌گذار امپراتوری روم) بود. فعالیت او به عنوان یک شاعر با تغییر قدرت از جمهوری به امپراتوری در روم باستان همزمان بود. هوراس که افسر ارتش در رژیم جمهوری بود، بعد از شکست در نبرد فیلیپی در سال...

شب | جک کرواک

شعر جهان ــ شب آمده، بس تاریک / برای خواندن یک صفحه / بسیار سرد

مست | جک کرواک

شعر ترجمه ــ مست مثل جغدی هوهوکشان / که می‌نویسد نامه / با طوفان ‌

هورقلیا، شهر زائر | ماریا نگرونی

شعر جهان ــ شعله­‌های آتش پیروزی خاموش است و کوه قاف نادیدنی. شب با حصارش، برای تماشاخانه‌­ای کوچک: اینک من. تا کجا مرداب‌­ها گرداگرد ماست؟ تا کجا نهان می­‌دارد مرگ، دیار شهرهای سپیدش را؟

به من بدی نکن | آنتونن آرتو

شعر جهان ــ آنتونن آرتو، نمایشنامه‌نویس، شاعر، بازیگر و نظریه‌پرداز جنبش سوررئالیسم در ۴ سپتامبر ۱۸۹۶ در مارسی فرانسه به دنیا آمد. آرتو سعی داشت تئاتر کلاسیک «بورژوایی» را با «تئاتر بی‌رحمی» ــ یک تجربهٔ‌ تشریفاتی ابتدایی که با هدف رهایی ضمیر ناخودآگاه انسان و آشکار ساختن انسان برای خود ــ جایگزین کند. مکاتبات آرتو و ژاک ریویر منتقد با...

دزدی این شعر را دزدید | آلن گینزبرگ

شعر جهان ــ عشق‌ات را می‌دزدند، دوست‌پسرت را می‌زنند و می‌برند، / به مادربزرگت در زیرگذر تجاوز می‌کنند / معتادا به خاطر دوا قلب‌ات را می‌دزدند / شکاف بی‌اعتمادی به رادیو را می‌دزدند / نشئه‌بازها و سیاها آسایش‌ات را می‌دزدند، آرامش روحی‌ات را وقتی قدم می‌زنی در میدان / و بسته‌ی لباس‌هایت در رختشوی‌خانه. / روح‌ات را می‌دزدند، نگران می‌شوی...

سقوط روم | ویستن هیو اودن

شعر ترجمه ــ ویستن هیو اودن (زاده‌شده در ۲۱ فوریهٔ ۱۹۰۷ و درگذشته در ۲۹ سپتامبر ۱۹۷۳) شاعر بریتانیایی-آمریکایی بود که شعرش به دلیل دستاوردهای سبکی و فنی، درگیر شدن با سیاست، اخلاق، عشق و مذهب، و تنوع در لحن، فرم و محتوا موردتوجه است. اودن در یورک متولد شد و در بیرمنگام و نزدیک آن در خانواده‌ای متوسط بزرگ...

اورکت | میلان جورجوویچ

شعر ترجمه ــ لااقل زانو بزن / کنار میلان جورجویچ خودت! / برادر عزیزم! نگاهبان تنهایی‌ام / گرگ باران‌دیده، برف‌ها خورده / لعنت‌ها و تملق‌ها شنیده / بلند شو! بلند شو! / جیب‌های خالی‌ات را حس می‌کنم / با دست‌هایم / که در آن‌ها پر‌و‌بال می‌زنند / درون آستین گشادت / جانوران کوچک بازوانم می‌خزند /شاید که نفس‌کشیدن آغاز کند

سیمرغ | ماریا نگرونی

شعر جهان ــ ماریا نگرونی شاعر، مترجم و رمان‌نویس آرژانتینی، در سال ۱۹۵۱ در روساریوی آرژانتین به دنیا آمد. نگرونی در رشتهٔ ادبیات لاتین از دانشگاه کلمبیا فار‌غ‌التحصیل شده‎‌است و در کالج سارا لورانس تدریس می‌کند. او تاکنون شش مجموعه شعر منتشر کرده است که جوایزی همچون جایزهٔ قلم (2002 pen) در ترجمه، جایزهٔ بورسیه بنیاد گوگنهایم در سال ۱۹۹۴،...

کهنسالی برمی‌خیزد | تد هیوز

شعر ترجمه ــ ادوارد جیمز تد هیوز شاعر، مترجم و نویسندهٔ کودکان انگلیسی بود که در ۱۷ اوت ۱۹۳۰ در میتولمروید (Mytholmroyd ) حدود یورک‌شایر به دنیا آمد. از نظر منتقدان، او یکی از بهترین شاعران نسل خود و یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم است. هیوز در سال ۱۹۸۴ تا زمان مرگش سمت شاعر برجسته (Poet Laureate) را در...

تولستوی | ویلیام کارلوس ویلیامز

شعر جهان ــ که هنر شر است (هنرِ / کهنه، شاید گفته باشد) / به ذهنش رسیده مثل شپش / در کهن‌سالی / هنرِ کهنه، مثل ماهیِ کهنه / بوگرفته (شاید گفته باشم) / پیر شدی استاد / رو بار سفر ببند.

کلمه‌ها | آلن گینزبرگ

شعر جهان ــ ایروین آلن گینزبرگ (زادهٔ۳ ژوئن ۱۹۲۶ و درگذشتهٔ ۵ آوریل ۱۹۹۷) شاعر و نویسنده‌ای آمریکایی بود. او به‌عنوان دانشجوی دانشگاه کلمبیا در دههٔ ۱۹۴۰، با دوستی با لوسین کار، ویلیام اس. باروز و جک کرواک هستهٔ اصلی نسل بیت را تشکیل داد. گینزبرگ به‌شدت با نظامی‌گری، ماتریالیسم اقتصادی و سرکوب جنسی مخالفت کرد و جنبه‌های مختلف این...

به این دلیل زیسته‌ام | فرانسیس پونژ

شعر ترجمه ــ‌ فرانسیس ژان گاستون آلفرد پونژ شاعر فرانسوی در ۲۷ مارس ۱۸۹۹ در مونپلیه متولد شد. او در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن، در این رشته تحصیل کرد و سپس به خدمت ارتش فرانسه درآمد و در سال ۱۹۱۹ به حزب سوسیالیست پیوست. پونژ برای شرکت‌های انتشاراتی پاریسی گالیمار (۱۹۳۱-۱۹۲۳) و هاچت (۱۹۳۷-۱۹۳۱) کار می‌کرد و قبل از شروع...

شادی کوچک | میلان جورجویچ

شعر ترجمه ــ‌ میلان جورجویچ شاعر بزرگ صربستانی (متولد ۱۹۵۴)، درس‌خواندهٔ ادبیات دانشگاه بلگراد است و تاکنون چهار مجموعه شعر منتشر کرده است. او هم‌اکنون ویراستار نشریهٔ «فصلنامهٔ ادبی بلگراد» است. چارلز سیمیچ، شاعر آمریکایی برندهٔ جایزهٔ پولیتزر، اخیراً مجموعه شعرهایی از او را با عنوان «پرتقال‌ها و برف» ترجمه و منتشر کرده که هم خود اشعار و هم ترجمهٔ...

پرترهٔ پرولتاریا | ویلیام کارلوس ویلیامز

شعر ترجمه ــ‌ ویلیام کارلوس ویلیامز (زادهٔ ۱۷ سپتامبر ۱۸۸۳– درگذشتهٔ ۴ مارس ۱۹۶۳) شاعر و پزشک آمریکایی با تبار آمریکای لاتین بود که از نزدیک با مدرنیسم و تصویرگرایی مرتبط بود. برخی از شناخته‌شده‌ترین اشعار او، «این فقط برای گفتن است» و «چرخ‌دستی قرمز»، بازتابی از زندگی روزمره هستند. اشعار دیگر او منعکس‌کنندهٔ تأثیر هنرهای تجسمی است. او به...

شب‌های سفید | پل آستر

شعر ترجمه ــ پل بنجامین آستر (زادهٔ ۳ فوریه ۱۹۴۷ – درگذشتهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۲۴)، نویسنده، رمان‌نویس، خاطره‌نویس، شاعر و فیلم‌ساز آمریکایی در سال ۱۹۴۷ در خانواده‌ای یهودیِ اتریشی‌تبار در نیوجرسی متولد شد. از آثار برجستهٔ او می‌توان به «سه‌گانهٔ نیویورک» (۱۹۸۷)، «قصر ماه» (۱۹۸۹)، «موسیقی شانس» (۱۹۹۰)، «کتاب توهمات» (۲۰۰۲)، «حماقت‌های بروکلین» (۲۰۰۵)، «نامرئی» (۲۰۰۹)، «غروب پارک» (۲۰۱۰)، «مجلهٔ...

گل‌‌سرخ‌ها | جک اسپایسر

شعر ترجمه ــ جک اسپایسر (زادهٔ ۳۰ژانویهٔ ۱۹۲۵– درگذشتهٔ ۱۷اوت ۱۹۶۵) شاعری آمریکایی بود که اغلب با رنسانس سانفرانسیسکو شناخته می شد. در سال ۲۰۰۹، مجموعه شعر او با نام «واژگانم این کار را با من کرد» برندهٔ جایزهٔ کتاب آمریکا برای شعر شد. او بیشتر عمر نویسندگی خود را در سانفرانسیسکو گذراند. او در سال ۱۹۴۲از دبیرستان فیرفکس فارغ‌التحصیل...

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.