سارا سمیعی متولد سال ۱۳۴۲، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فرانسهٔ دانشگاه فردوسی مشهد، مترجم آزاد است. از او کتابهای «آوای هستی؛ گزیدهٔ اشعار فرانسوی»، «کیمیای کلام؛ گزیدهٔ اشعار فرانسوی» و «تعهد؟؛ نامهها و مستندات آلبر کامو و میشل ویناور» منتشر شده است. از او ترجمهٔ اشعار فرانسوی در بارو منتشر میشود.
جاودانگی | آرتور رمبو
شعر جهان ــ بازش یافتهاند / چهچیز را؟ ــ جاودانگی / دریاییست / معبرِ خورشید / جانِ دیدهبان / زمزمه میکنیم اعتراف را / به شب که چنان تهیست / و به روزِ آتشین / از رأیِ انسانها / از شورِ مشترک / آ...
زنان لندنی | لویی کَلَفِرت
شعر جهان ــ لویی کلفرت (۱۴ ژوئیه ۱۹۲۸ - ۲ مه ۱۹۹۴) یک رماننویس فرانسوی متولد ایتالیا بود. او در تورین، ایتالیا به دنیا آمد، اما زمانی که بسیار جوان بود به همراه والدینش به فرانسه مهاجرت کرد و در حومه...
ناشناخته | ماری ــ کلر بانکوار
شعر ترجمه ــ در انزوای کتابها گام برمیدارم: / یخ میزند قلبم با این خاطراتِ یخزده / باد خود را به حصیر میکوبد / نوامبر است / عمری لازم بود تا / نالهی جنگل / انتظاری اساسی برانگیزد / آن سوی باغ / ...
کیمیای کلام | آرتور رمبو
شعر ترجمه ــ رنگ بخشیدم به حروفِ صدادار: / آ: سیاه ، اُِ: سفید، ای: قرمز، اُ: آبی، او: سبز / به حروف بیصدا، شکل و حرکت دادم / و بر خود بالیدم از این که، یک روز یا شاید روزی دیگر، / با ضرباهنگهای غری...
ملانکولی | ادمون ژبس
شهر جهان ــ چهرهی حال را / حجاب جدا میکند، / از چهرهی گذشته. / پردهای خیس / چشمی که / در غلیان است هنوز، / از اشکی قدیمی. / ملانکولی، ملانکولی. / ما / از آنچه فرو میکاهدمان، / میمیریم.
هیِروگلیف | شارل کُرس
شعر ترجمه ــ چارلز کروس (۱اکتبر ۱۸۴۲- ۹ اوت ۱۸۸۸) شاعر و مخترع فرانسوی و طنزنویس شناخته شدهای بود. بهعنوان یک مخترع، او اولین کسی بود که روشی را برای بازتولید صدای ضبطشده ابداع کرد، اختراعی که او ...
دیگری ــ از گَنگ تا زنگبار | آندره ولتر
شعر ترجمه ــ تو اویی / و تو منی / که با نور / درمان شده / تو آنی / از طلا و از پریان / زنده و واقعی / زیرِ آفتاب / اینجایی / عزیمتی دیگر / این بازیِ بیرحم / از سحرگاه، / غایبی / عاری از خویشتنی / تو ...
الکلها | گیوم آپولینر
شعر جهان ــ گوش سپردم به هیاهوی شهر / محبوسِ این زندانِ بیافق / چشمانداز: آسمانِ خصمآلود / و دیوارهای لخت زندانم / روز به خاموشی میگراید اما / در زندان, چراغی میسوزد / ما در سلول تنهای تنهاییم / ...
السا | لویی آراگون
شعر ترجمه ــ لویی آراگون (متولد ۳ اکتبر ۱۸۹۷، پاریس، فرانسه ــ درگذشتهٔ ۲۴ دسامبر ۱۹۸۲، پاریس) شاعر، رماننویس و مقالهنویس فرانسوی و فعال سیاسی و سخنگوی کمونیسم بود. آراگون از طریق آندره برتون (شاعر ...
باد | اُسکار میلوش
شعر ترجمه ــ اسکار ولادیسلاس دی لوبیچ میلوش (زادهٔ ۲۸ مه ۱۸۷۷ یا ۱۵ مه ۱۸۷۷ــ درگذشتهٔ ۲ مارس ۱۹۳۹) شاعر، نمایشنامه نویس، رمان نویس و مقالهنویس و نمایندهٔ لیتوانی در جامعهٔ ملل فرانسوی زبان بود. فعال...
دستها | ادمون ژَبس
شعر ترجمه ــ آدمی از دستهای خویش میمیرد. (بی دست میمیرد انسان.) / واژه جدا میکند دست را، از دستی که آن را ساخته است. / یک دست کافیست برای یک کتاب: / دستی که جایگزین دست است و واژه: مدعی تصاحب آن...
مرغان دریایی | شارل بودلر
شعر جهان ــ ملوانان برای تفریح، اغلب مرغان دریایی را میگیرند / این پرندگانِ غولپیکرِ دریاها را که دنبال میکنند / مسافرانِ خستهی کشتیای را که روی ورطههای تلخ میلغزد. / هنوز آنها را بر الوارها ...
لحظهی مرگبار | رِیموُن کْنوُ
شعر جهان ـ در روستای کوچکِ ما بسیار خوش میگذرد / مدرسهای جدید خواهیم ساخت / شهردار جدید انتخاب میکنیم و / تغییر خواهیم داد روزهای بازار را / ما در مرکز دنیا بودیم و اکنون / در نزدیکی جریانی از اقیا...
خدا را بیدار نکنید | ژان کوکتو
شعر جهان ــ خدا را بیدار نکنید / به خوابی عمیق فرو رفته است / رؤیای او منم / اگر بیدارش کنید، خواهم مرد
اکنون سیاهیست | گُی گُفِت
شعر ترجمه ــ اکنون سیاهیست / کلمات، دیروز بود / در پیشانیِ باران / در قهقههی کودکانِ دبستانی / که از پاییز میگذرند و از ادبیات / گویی از جهنم و بهشتِ لِیلِیهایشان/ تو جدول دردناکِ تبدیلِ اندازه...
زنانِ نفرینشده (دِلفین و هیپولیت) | شارل بودلر
شعر ترجمه ــ ورطهای را در هستیِ خویش گستردهام، / و این ورطهی عمیق، قلبِ من است: / شعلهور همچون آتشفشان و قادر چون خلاء / و هیچ چیز این هیولای نالان را سیراب نمیکند / و هیچ چیز فرو نمینشانَد تشنگ...
تن داغ واژهها | رِیموُن کْنوُ
شعر ترجمه ــ این واژهها را در دستانت بگیر و حس کن پاهای چابکشان را / و قلبشان را که مثل قلب سگی تند میتپد / پس نوازش کن پشمهایشان را تا آرام گیرند / روی زانوانت بگذارشان تا چیزی نگویند دیگر
کلوتیلد | گیوم آپولینر
شعر جهان ــ گیوم آپولینر (زادهٔ ۲۶ اوت ۱۸۸۰ ــ درگذشتهٔ ۹ نوامبر ۱۹۱۸) شاعر، نمایشنامهنویس، نویسندهٔ داستان کوتاه، رماننویس و منتقد هنری فرانسوی با تبار لهستانی بود. او بهعنوان یکی از برجستهترین ...
باز هم این تصویر | ادمون ژَبس
شعر ترجمه ــ باز هم این تصویر / تصویر دست و پیشانی / تصویر نوشتهی بازگشته به اندیشه. / همچون پرندهای در آشیان / سرم را در دست گرفتهام. / درخت پایکوبی میکرد همچنان، / اگر همهجا بیابان نبود.
سختی لاجورد و سنگ | استفان مالارمه
شعر ترجمه ــ خواهم چشید / سایهای را که با اشک / از پلکهای تو باریده است / تا ببینم که آیا میتواند ببخشاید / بر قلبی که درهم کوبیدهای / سختیِ لاجورد و سنگ را؟
مزمور | پل سلان
شعر جهان ــ پل سلان (متولد ۲۳ نوامبر ۱۹۲۰، سرنائوسی، روم [در حال حاضر چرنوفسی، اوکراین] – درگذشتهٔ ۱ مه ۱۹۷۰، پاریس، فرانسه) شاعری بود که اگرچه هرگز در آلمان زندگی نکرده بود، اما پس از جنگ جهانی دوم ی...
حق | ادمون ژبس
شعر ترجمه ــ آنها که از حقِ زیستن محروم شدهاند / دستکم حق اندیشه که دارند. / اندیشهای که حق آنان بود.
در انبار | ماری ــ کلر بانکوار
شعر ترجمه ــ ماری ــ کلر بانکور (زادهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۱۹۳۲ – درگذشتهٔ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۹) شاعر، مقالهنویس، استاد بازنشسته و منتقد ادبی فرانسوی بود. او برندهٔ جایزهٔ بزرگ نقد ادبی آکادمی فرانسه، ــ مرجع برتر د...
مصائب شاعر | آندره شِدید
شعر ترجمه ــ در این جهان / که زندگی / تکهتکه / میشود / و / از ما / میگریزد / شاعر / راز را در آغوش میکِشد / شعر را ابداع میکند / توانِ قسمتکردنش را / خُردهپرتوهای پنهانش را
نام حقیقی | ایو بونفوا
شعر جهان ــ مردن، سرزمینیست که تو دوست میداشتی، میآیم / اما بیوقفه در مسیرِِ راههای تاریکت. / مِیلت را خواهم کُشت، شکل و خاطرهات را / من دشمنِ بیرحمِ توام
دانشآموز | رِیموُن کْنوُ
شعر جهان ــ رِیموُن کْنوُ (زادهٔ ۲۱ فوریهٔ ۱۹۰۳، لو هاور، فرانسه ــ درگذشتهٔ ۲۵ اکتبر ۱۹۷۶، پاریس) رماننویس، شاعر، منتقد، ویراستار و یکی از بنیانگذاران و رئیس Oulipo (گردهمایی آزاد نویسندگان فرانسوس...
صد سال | ژان کوکتو
شعر ترجمه ــ ژان موریس اوژن کلمان کوکتو (زادهٔ ۵ ژوئیهٔ ۱۸۸۹ و درگذشتهٔ ۱۱ اکتبر ۱۹۶۳)، شاعر، نمایشنامهنویس، رماننویس، طراح، کارگردان، هنرمند تجسمی و منتقد فرانسوی بود. او یکی از برجستهترین هنرمن...
دموکراسی | آرتور رمبو
شعر جهان ــ آرتور رمبو در بیست اکتبر ۱۸۵۶ در شارلویل فرانسه به دنیا آمد. پدرش سرباز توپخانه بود و مادرش از خانوادهی ملاکین با رفتارهای خشک و خشن بود. آرتور در ۱۸۶۸ نخستین شعرش را به لاتین سرود و سال...
اگر بخواهی | استفان مالارمه
شعرهای ترجمه ــ استفان مالارمه (زادهٔ ۱۸ مارس ۱۸۴۲ و درگذشتهٔ ۹ سپتامبر ۱۸۹۸) با نام هنری اتین مالارمه، شاعر و منتقد فرانسوی بود که آثارش الهامبخش جنبشهایی مثل کوبیسم، فوتوریسم، دادائیسم و سوررئالیس...
امید | آندره شِدید
شعر جهان ــ آندره شدید (زادهٔ ۲۰ مارس ۱۹۲۰ و درگذشتهٔ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۱) شاعر فرانسوی مصریتبار و دارندهٔ منصب افسر بزرگ لژیون افتخاری فرانسه بود. او در قاهره از پدری لبنانی و مادری سوری متولد شد. شِدید د...
آینه | ادمون ژبس
شعر ترجمه ــ در خوابگاهِ شباهتها / برگها / اندیشههای خویش را دارند / سنگها / میشناسند هیاهوی طلایی زنبورها را / روز / صمیمانه به نومیدی و گوشهایشان آویزان است / طبیعت / میرقصد برای سطحِ شفافِ ز...
دست | ادمون ژبس
شعر ترجمه ــ تنِ نوازششده شکوفا میکند دست را / مشت گرهکرده، فقدان نوازش است / قلم هم جای نمیگیرد در مشت / قلم میگشاید مشت را / دست، گشوده میشود به روی کلام / به روی جدایی
یکشنبه ۵ مه | گُی گُفِت
شعر جهان ــ به تو فکر میکنم / در حالی که به آسمان مینگرم، / از لابلای برگها. / یکسره راست است این حرف، / اگر باران ببارد.
شعلهور شدن ــ سرآغاز | آندره ولتر
شعر ترجمه ــ پنجِ عصر. زمانی تعیینکننده، کمی سنگین و شکننده، از افقی دیگر و معیارِ دیگری از نور، هنگامی که خورشید سرخ شده، اما هوا هنوز گرگومیش نیست. زمانی سرنوشتساز که به لطفِ یگانه شعرِ فدریکو گا...
شب | ادمون ژبس
شعر جهان ــ شب / شاید / برای / سوزاندنِ / دستهای ما / اینجاست / با این حال / خاکستر و سایه را / نباید با هم اشتباه گرفت / اما کسی چه میداند؟ / آیا شب که پیشدرآمد آتشسوزیست، / پایان آن نیز نیست؟
انتظار | گُی گُفِت
شعر جهان ــ باز هم هیچ نگو! گوش کن به آن چه که هست / تیغهی شمشیری که در تنِ من است / صدای هر گام، خندهای از دوردست / نالهی حلزونماهی، صدای دری که بستهمیشود / و قطاری که عبورش بیپایان است / روی ...
در پی چه بودهای؟ | گُی گُفِت
شعر جهان ــ گُی گُفِت (۱۸ آوریل ۱۹۴۷ - ۲۸ مارس ۲۰۲۴) شاعر و نویسندهٔ متولد بلژیک بود. او اولین کتاب شعر خود را در سال ۱۹۶۹ منتشر کرد و پس از آن به عنوان ویراستار در شرکت انتشاراتی گالیمار مشغول به کا...
نام | ادمون ژبس
شعر جهان ــ نامم را در کتابهای شناختِ شاعران، جستجو کن / خواهیاش یافت و نخواهی یافت آن را / نامم را در لغتنامهها جستجو کن / خواهیاش یافت و نخواهی یافت آن را / نامم را در دانشنامهها جستجو کن / خ...
سیگار میکشم | کریستوف تارکوس
شعر ترجمه ــ کریستف تارکوس با نام اصلی ژان کریستف ژینه متولد ۵ دسامبر ۱۹۶۳ در مارتیگ و درگذشتهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۰۴ در پاریس، شاعری فرانسوی بود. شعر او بخشی از طرح کلی احیاء و دفاع از زبان فرانسه است. عمل...
برای نوشتن تنها یک بیت شعر | راینر ماریا ریلکه
شعر جهان ــ رنه کارل ویلهلم یوهان یوزف ماریا ریلکه (زادهٔ ۴ دسامبر ۱۸۷۵ و درگذشتهٔ ۲۹ دسامبر ۱۹۲۶)، معروف به راینر ماریا ریلکه، شاعر و رماننویس اتریشی بود. او شاعری منحصربهفرد و دارای صدایی رسا بود ...
در بالاترین ارتفاع | آندره ولتر
شعر ترجمه ــ با من حرف میزنی، / آنقدر نزدیک / که میشنوم / آنچه را نمیخواهم گوش کنم. / میخندی تا آزارم دهی / میرقصی آنسوتر از صبح، / سربههوا بازی میکنی. / مرا درآغوش میکشی / و در گوشم زمزمه ...
غیابها | اِستر گِرنِک
شعر ترجمه ــ استر گرانک ( ۱۹۲۷-۲۰۱۶) شاعر بلژیکی ـ اسرائیلی فرانسویزبان و از بازماندگان هولوکاست بود. او به همراه خانوادهاش در طول جنگ جهانی دوم از بروکسل به فرانسه نقل مکان کرد و در آنجا به اردوگاه...
مزد سکوت | ادمون ژَبس
شعر ترجمه ــ فریاد، صدا را به جهش میآورَد / همانگونه که سنگ، آب را / سپس غرق میشود / فریاد، چاقوی تیزِ بیدستهایست / دستها دنبالهی چاقواند / همانگونه که موج خیال میکند که / دنبالهی ساحل اس...
ترانهی پاییزی | پل ورلن
شعر جهان ــ پل ماری ورلن (زادهٔ ۳۰ مارس ۱۸۴۴ – درگذشتهٔ ۸ ژانویهٔ ۱۸۹۶) شاعر غنایی فرانسوی بود که با جنبش نمادگرایی و جنبش انحطاط مرتبط بود. او را یکی از بزرگترین نمایندگان «پایان قرن» در شعر بینالمل...
درخت، چراغ | ایو بونفوا
شعر ترجمه ــ ایو بونفوا (زادهٔ ۲۴ ژوئن ۱۹۲۳، تور، فرانسه – درگذشتهٔ ۱ ژوئیه ۲۰۱۶، پاریس) منتقد، محقق، مترجم و شاید مهمترین شاعر فرانسوی نیمهٔ دوم قرن بیستم بود. اولین مجموعه شعر او، «در حرکت و بی حرکت...
فال | آندره ولتر
شعر ترجمه ــ تو راه میگشایی / به سوی پیشگویان، شفاف / شاید / با ناخنهایت / زمان را خراش دهی / فالی که حاملِ معجزه است / ساکنِ مشرق است / ستارهی نوین آنجا که زندگی جادوییات / نوید میدهد: / هوس و...
اولیس | نونو ژودیس
شعر جهان ــ نونو ژودیس شاعر، مقالهنویس و رماننویس پرتغالی بود که در آوریل ۱۹۴۹ در پرتغال به دنیا آمد. او در رشتهٔ زبانشناسی رُمانس از دانشگاه لیسبون فارغالتحصیل شد. ژودیس مدرک دکترای خود را از دا...
آنقدر خوابت را دیدهام | روبر دسنوس
شعر ترجمه ــ روبر دسنوس، شاعر اهل فرانسه، در جولای ۱۹۰۰ در پاریس به دنیا آمد. او یکی از چهرههای مطرح در جنبش سوررئالیسم بود. دسنوس در کالج بازرگانی تحصیل کرد و بعد به عنوان کارمند مشغول به کار شد. ...
عمق آب | ادمون ژبس
شعر جهان ــ هیچکس / جز این شبِ زندانی / که التماس میکند بیوقفه / و نفرین میکند گرگها را / هیچکس / و تو بیتردید سربرمیآوری آرام / مثل صخرهای با گیسوان پشمین / مثل پرندهای با نوکی از قلم / و دری...
عشق و شعر | آندره وِلتر
شعر ترجمه ــ تو همانی / که با او / واژه به واژه / میبافم / اندامِ سرودمان را / و پیوند میگیرم با او / و قیاس میکنم / قیاسناپذیرِ همیشهپابرجا را، / با سِحری ناپایدار / که قادر به مردن نیست.
ترانهای برای هالهای از سپیدهدم | ادمون ژبس
شعر جهان ــ آیا شب است هنوز؟ / صدای تو راهی میکند / رمههای آوا را / به سوی زمین / آنجا که میوهات / روی برمیگشاید / به گرسنگیِ نخستین انسان.
اشکهای حفار | پائولو پازولینی
شعر ترجمه ــ پیر پائولو پازولینی شاعر، نویسنده، کارگردان و نمایشنامهنویس ایتالیایی در ۵ مارس ۱۹۲۲ در بولونیای ایتالیا به دنیا آمد. شهرت و تاثیرگذاری او از دو جنبهٔ هنری و سیاسی قابل تامل است. او در ...
مرگ فقرا | شارل بودلر
شعر ترجمه ــ شارل بودلر (Charles Baudelaire) در ۹ آوریل ۱۸۲۱ در پاریس به دنیا آمد و در ۳۱ اوت ۱۸۶۷ درگذشت. بهترین دوستان پدرش هنرمند بودند و به همین دلیل علاقه به هنر از کودکی در او شکل گرفت؛ اما در ۶...
شانهای سربی سیبی سبکبال | آندره ولتر
شعر ترجمه ــ محکومم میکنی به ادامهی زندگی / بهشرط نبرد، و بیهیچ انعطاف / آنچه میگویی آیا ناب است و تقلیلناپذیر / و هیچ نشان شومی در کار نیست؟
صفحهی پاره | ادمون ژبس
شعر ترجمه ــ ادمون ژَبس زادهٔ ۲ ژانویهٔ ۱۹۱۲ و درگذشتهٔ ۱۹۹۱، نویسنده و شاعر فرانسوی مصریالاصل و یکی از شناختهشدهترین نویسندگان در فرانسه پس از جنگ جهانی دوم بود. آثاری که او هنگام زندگی در فرانسه ...
دُردرِخت | مارسل پروست
شعر جهان ــ آسمانت همیشه / اندکی آبی / صبحگاهانت اغلب / کمی بارانی / دُردرِخت شهرِ بهغایت زیبا / گورستانِ اوهامِ محبوبم / بهگاهِ تلاش برای ترسیمِ نهرها / و سقفها و ناقوسهای تو، / گویی عشق میورزم ...