تورات پستمدرن
کتاب را باز میکنید و به اولین صفحهاش برمیخورید:
۶ میلیون سال پیش ــ آخرین نیای مشترک انسان و شامپانزه.
۲/۵ میلون سال پیش ــ تکامل انسان در آفریقا. اولین ابزارهای سنگی.
۳۰۰ هزار سال پیش ــ استفادهٔ روزمره از آتش.
۷۰ هزار سال پیش ــ انقلاب شناختی. ظهور زبان بیان تخیلات.
۱۲ هزار سال پیش ــ انقلاب کشاورزی. اهلی کردن گیاهان و حیوانات.
۲۵۰۰ سال پیش ــ ابداع سکه پول همگانی.
۵۰۰ سال پیش ــ انقلاب علمی. انسان نادانی خود را میپذیرد. فتح آمریکا.
۲۰۰ سال پیش ــ انقلاب صنعتی.
اکنون ــ انسان از سیارهٔ زمین پا بیرون مینهد.
آینده ــ اَبَرانسان جایگزین انسان خردمند میشود؟
پنداری تاریخدان یا پیامبری همهچیزدان دارد با زبانِ ایمان، تاریخی چندمیلیون ساله را در قالب یک گاهشمار توضیح میدهد. طنین و قاطعیتی از جنس متون مقدس در متنش موج میزند، و البته شکّی که از نتایج اواخر همان گاهشمار است. کمتر مخاطبی ممکن است از پژواک این ضربات پیدرپی گیج و مبهوت نشود و فوران بعضی هورمونها وادارش نکند که صفحات پشتبند این گاهشمار را ورق نزند. خواندن هر صفحه رژهٔ صفحات بعد را به دنبال دارد. هراری تاریخ را در آکسفورد آموخته اما «انسان خردمند»ش را تاریخدانیش انسان خردمند نکرده. توان رشکانگیز و مهیب او در «روایت» و «تخیل» است که کتابش را پرفروشترین کتاب دورهای از تاریخ بشر کرده است. این سفاردی تیزهوش با مهارت و چربدستیِ پیامبران و کاتبان یهود خطر کرده و بحری چندمیلیونساله را در کوزهای پانصدششصد صفحهای ریخته است. حتماً آگاه است که خیلی چیزها سرریز کرده، اما آنچه باقی مانده روایت ویرانگر و میخکوبکنندهای است که پتانسیل عجیبی دارد برای اینکه این روایت عهد پستمدرن را جایگزین کند با کلانروایتهای سستشده در ذهن خواننده. کیست که از گنجاندن این همه اطلاعات و خردهروایت ــ ازقضا عمدتاً با شاهد و سند علمی ــ در قصهای توراتوار حیرت نکند؟ توراتگونهای با یک راوی و یک کاتب که دیگر نه در وصف «قوم برگزیده» که در مدح و سرزنش «گونهٔ پیروز» نوشته و اجدادش را هم در روایتش نشانده است. توراتی پستمدرن که با اندکی دستکاری اینطور آغاز میشود: «در آغاز بیگبنگ بود. همهچیز بهواسطهٔ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچچیز بدون او پدیدار نگشت. و ساپـینسی آمد که کتابش را با این کلام آغاز کرد. نامش یووال نوح.»