توهمها و توطئهها
آیا تا به حال به چگونگی شکلگرفتن یک توهم جمعی فکر کردهاید؟ چه اتفاقی میافتد که ناگهان گروهی، گزارههایی کلی را دربارهی گروهی دیگر باور میکنند؟ تعصبات چگونه شکل میگیرند و تقویت میشوند؟
در دنیای امروز، تحت تأثیر رسانهها، باورها به راحتی به زندگی ما شکل میدهند اما در قرن نوزدهم چگونه گروهی میتوانستند یک باور را در مورد گروهی دیگر ـ درست یا غلط ـ ایجاد کنند؟
اکو در رمان «گورستان پراگ» سیر شکلگیری یکی از این باورها و تعصبات را نشان میدهد.
سیمونینی، شخصیت اصلی رمان در کودکی با عقاید و باورهای پدربزرگش بزرگ میشود. او که بعد از مرگ پدربزرگش در یک دفتر اسناد رسمی مشغول به کار میشود به جعل اسناد روی میآورد و کمکم به جایی میرسد که گاه در مقام جاسوس برای هر گروهی که پول بیشتری بپردازد کار میکند اما کار اصلی او، جعل سندی بر ضد یهودیان است. سندی که در آن نه با خلق ایدههای جدید، بلکه با تقویت تعصبات موجود در جامعه دربارهی یهودیان باعث نفرت پراکنی و ایجاد توهماتی میشود که بذر فاجعهی قرن یستم (که همه از آن خبر داریم) را در دل خود دارد.
سیمونینی که یک روز صبح پی میبرد حافظهاش را برای یک روز از دست داده و چیزی از آن روز را به خاطر نمیآورد، سعی میکند با نوشتن در یک دفتر خاطرات، هویت خود را بازیابی کند. او در آپارتمانش ردای یک کشیش را پیدا میکند و متوجه میشود زمانهایی که میخوابد، کشیش دفتر او را کامل میکند.
اکو در این داستان با قرار دادن یک شخصیت خیالی در محیطی تاریخی و واقعی و دادن جایگاهی شوم و پست به او همراه با انواع رذایل اخلاقی سعی در ترسیم فضایی دارد که در آن دوران برقرار بوده است. او تحت تأثیر شدید بورخس، نسخهای خیالی از داستانی واقعی پرداخته است که در آن جعل یک سند تأثیر مهمی در دنیای واقعی دارد. همین قراردادن خیال در یک واقعهی تاریخی است که به او اجازه میدهد، زوایای پنهان تاریخ را بکاود و برملا کند. موضوع اصلی این داستان، توطئه و نفرت پراکنی و ریشههای آن است. این رمان کتابی جذاب برای دوستداران تئوری توطئه است.