بودنبروک‌ها

 

در بودنبروک‌ها، در ابتدای داستان با خانوادهٔ بودنبروک در لوبک در دوران طلایی کار و تجارتشان آشنا می‌شویم. مدت‌زمان چهل‌ودو سال زوال این خانواده پیش چشم خواننده رخ می‌دهد. شرکت بودنبروک‌ها در آغاز سودده است و جایگاه خانواده در جامعهٔ لوبک مهم و انکارناپذیر است.

در ادامهٔ داستان می‌بینیم که کسب و کار خانوادگی از نسلی به نسل بعدی می‌رسد. همزمان با این انتقال می‌بینیم که این شرکت خانوادگی چطور به‌مرور به جانب زوال گام برمی‌دارد و شخصیت‌های داستان دچار مشکلات جسمانی می‌شوند. در نسل سوم این خانواده، شرکت خانوادگی بودنبروک‌ها دچار چالش‌های جدی می‌شود، چالش‌هایی که حل‌شدنی نیست. مردهای خانواده، توماس، کریستیان و هانو که نسل چهارم است، دچار بیماری و مشکلات جسمانی‌اند و یارای رویارویی با چالش‌های جهان پیرامون را ندارند.

 

توماس مان با توصیف‌های دقیقی که از شرایط زندگی شخصیت‌های داستان ارائه می‌کند خواننده را به جهانی می‌برد که خود توماس مان به‌عنوان فرزند یک خانوادهٔ تاجر لوبکی از آن آمده است و اطلاعات دست‌اول از آن دارد. به این ترتیب، خواننده تصویری روشن از زندگی شهری آن زمان به دست می‌آورد. وقایع تاریخی هم در پس‌زمینهٔ داستان روایت می‌شود تا تصویری پویا از شرایط آن زمان ساخته شود.

 

شیوهٔ روایی پویای توماس مان به بازنمایی طبیعی و عینی وقایع بسنده نمی‌کند، بلکه روایتگری غالباً خواننده را همراهی می‌کند و دائماً نظراتی ارائه می‌کند و نیز بسیار ماهرانه می‌تواند بین زاویه‌دیدهای مختلف جابه‌جا شود. نویسنده همچنین از شیوهٔ مونتاژ در رمانش استفاده می کند ـــ رویه‌ای که در قرن بیستم به یکی از سبک‌های ادبیات بدل شد.

 

افول خانوادهٔ بودنبروک به‌واسطهٔ زرادخانه‌ای عظیم از عوامل مختلف به‌تدریج پیش می‌رود. توماس مان از این توانایی برخوردار است که در ظریف‌ترین گوشه‌های رمان بلایای تهدیدکننده نشان دهد و پدیده‌های مختلف را به تصویر بکشد، خواه این پدیده‌ها مجموعه روابط شخصیت‌های داستان باشد، خواه ویژگی‌های شخصیت‌های رمان.

 

این رمان پایان یک سنّت قدیمی را توصیف می‌کند. با هانو که آخرین فرد مذکر در نسل چهارم خانوادهٔ بودنبروک است، این سنّت منقرض می‌شود. این رمان مطابقت زیادی با زندگی توماس مان دارد: خود توماس مان هم به خانواده‌ای تاجرتعلق داشت و سنّت خانواده‌اش را ادامه داد و مانند هانو در رمان بودنبروک‌ها او هم هنرمند شد. توماس مان در شخصیت‌پردازی هانو به‌عنوان پسربچه‌ای که عاشق موسیقی‌ست، خودش را به تصویر می‌کشد.

 

ترجمه: مریم برومندی

 


 

منبع: لکتوره هیلفه

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.