زنان در جنگ

 

بیایید از جلد کتاب شروع کنیم: چرا نویسنده کتابش را با نام واقعی‌اش منتشر نکرده؟ ترس؟ شرم؟ ملاحظات اجتماعی؟ ترفند ادبی؟ چنین کاری می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما یک چیز میان این دلایل مشترک است: نویسنده در هر صورت نمی‌خواهد رابطۀ شخصیت «واقعی»اش را با مطالبی که نوشته عیان کند. او می‌خواهد از نوشته‌اش فاصله بگیرد. اما چرا؟

 

برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید ببینیم کتاب در چه مورد است و چه چیز را روایت می‌کند. زنی روزنامه‌نگار چند روز مانده به پایان جنگ جهانی دوم وارد برلین می‌شود. شهر کاملاً در تصرف روس‌هاست و روس‌های زخم‌خورده از هیچ توحشی برای انتقام چشم‌پوشی نمی‌کنند. دربارۀ قساوت و توحش «ارتش سرخ» زیاد شنیده‌ایم اما خطر ارتش سرخی که زخم‌خورده هم باشد، ورای تصور است. مردم برلین کاملاً بی‌پناه و بی‌سلاح گیر سربازان ارتش سرخ افتاده‌اند و رنجی می‌کشند که نظیر آن کمتر در تاریخ روایت شده است. نویسنده، خاطرات روزانه و شرح مبارزاتش در راه زنده‌ماندن را در دفترچه‌ای خطاب به همسرش می‌نویسد: «زنی در برلین».

 

شرح مبارزه معمولاً با افتخار و غرور همراه است و منطقی نیست که یک نویسنده بخواهد نام خود را در شرح مبارزه‌اش پنهان کند مگر اینکه این مبارزه، مبارزه‌ای خاص باشد. حضور بی‌قیدوبند ارتش سرخ در برلین برای مردم بی‌پناه این شهر، یک بن‌بست مطلق است: هیچ راهی برای مقابله یا نجات وجود ندارد و زندگی اهالی برلین، تمام و کمال در دست سربازان خشمگین ارتش سرخ است.

 

در چنین وضعیتی چگونه می‌توان مبارزه کرد و زنده ماند؟ راهی که زنان برلین برای حفظ زندگی‌شان و شکستن توحش و خشونت ارتش سرخ پیدا می‌کنند، به‌ظاهر ساده اما به‌شدت عجیب، دور از انتظار و حتی غیرقابل پذیرش است. در حالی که مردان منفعلانه خود را به دست بخت سپرده‌اند، زنان، می‌مانند و «برای زندگی» می‌جنگند. در این جنگ ـــ که هیچ یک از مشخصات یک جنگ سنتی را ندارد ـــ زنان تا آنجا پیش می‌روند که نیروی ارتش سرخ را تضعیف کنند و تا حدودی آنها را از توحش و خشونت بی‌حدومرز باز دارند: همین هم دستاورد بزرگی محسوب می‌شود.

شرم ناشی از شکل همین مبارزه است که باعث شده نویسنده نخواهد نامش فاش شود اما مسئلۀ اصلی شکل مبارزۀ زنان برلین نیست، مسئله این است که حتی در تاریک‌ترین بن‌بست‌ها هم حتماً راهی برای مبارزه – به هر شکل ممکن – پیدا می‌شود. این را زنان این کتاب به ما یاد می‌دهند.

 

 

زنی در برلین | نویسنده: ناشناس | مترجم: سیامند زندی | نشر نو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.