شادی و رواقی‌گری

شادی و رواقی‌گری؛ راه حل رواقی بیرگیته توت در عوض این است: فضیلت و خردمندی؛ کلماتی که اکنون آهنگی غریب دارند و به شکل کنجکاوی تاریخی پدیدار می‌شوند. مضمون این کلمات نزد توت چیست؟ فضیلت از نگاه توت رفتار با نزاکت یا رعایت آداب اجباری نیست. فضلیت مورد نظر او با چیزی عمیقتر و چالش برانگیزتر پیوند دارد. فضیلت به معنای زیستن اخلاقی است، زندگی مطابق ایده خوب بودن، و ترویج این خوبی در طول زندگی است. چنین زندگی اخلاقی نیاز به خردمندی دارد. امروز شاید بتوانیم بگوییم داشتن توان داوری. این به توانایی تصمیم گیری و شجاعت تفکر مربوط می‌شود و این که کدام امکانات زندگی را می‌توان با زیست اخلاقی ما تطبیق داد.

شادی و رواقی‌گری

شادی هرگز برای انسان به اندازه‌ای که برای مردمان عصر حاضر اهمیت دارد مهم نبوده است. این ادعا را آمار تأیید می‌کند. سازمان ملل در گزارش اخیر خود در در سال ۲۰۲۴، اعلام می‌کند که علاقه جهانی به شادی در قرن بیست و یکم افزایش یافته است.[۱] امروزه بسیاری از کشورها رفاه جمعیت خود را اندازه گیری می‌کنند و تحقیق درمورد شادی و رضایت از زندگی به حوزه‌ی پژوهشی گسترده‌ای تبدیل شده است. همزمان این اندازه‌گیری‌ها دو روند هشداردهنده را نشان می‌دهند: مردم هرچه بیشتر احساس نگرانی، ناخرسندی و اضطراب می‌کنند و کمتر از زندگی لذت می‌برند. مردمان دوران حاضر بیشتر و بیشتر به شادی اهمیت می‌دهند و بیشتر و بیشتر احساس نارضایتی می‌کنند.

علت این عدم رضایت چیست؟ یک پاسخ می‌تواند این باشد کهً بحران‌های واقعی است که جهان را تیره و تار می‌کند. همه‌گیری کرونا، حملهٔ تجاوزکارانه‌ی روسیه به اوکراین، وقوع جنگ در غزه، افزایش تورم در بیشتر کشورها و رکورد گرما و بحران تغییرات اقلیمی ویژگی چند سال اخیر بوده است. اما آیا خود تصور انسان از شادی و خوشبختی نیز بخشی از مشکل نبوده است؟ به نظر می‌رسد نویسندگان گزارش شادی جهانی چنین عاملی را تاحدودی دخیل می‌دانند. سازمان ملل در آغاز فقط عوامل بیرونی مانند رونق اقتصادی، سیستم‌های بیمه و حمایت اجتماعی و آزادی سیاسی را مورد بررسی قرار می‌داد. اما از سال ۲۰۲۰ به بعد مجموعه مکملی از معیارهای شادی و رضایت را مطرح کردند که مربوط به تجربیات درونی مانند خرسندی از زندگی، آرامش فکری و توان نشان دادن همدلی با دیگران است.

این نظر که احساس و تجربهٔ دورنی آدمی نقشی در راه نیل او به شادی دارد، در پدیده فلسفی جذابی در دوران حاضر نیز انعکاس یافته است: رواج دوباره فلسفه رواقی. بر اساس این فلسفه باستانی، همه عوامل بیرونی، چه پول و موفقیت در زندگی حرفه‌ای، چه روابط دوستانه و سلامت جسمانی، در تجربه درونی خوشبختی انسان اهمیت بنیادی‌ ندارند. رواقیان می‌گویند ما از طریق چیزهای مادی و دنیوی به خوشبختی نمی‌رسیم، بلکه با پرورش کامل نیروهای روحی و روانی برای پذیرفتن فراز و نشیب‌های دنیای مهارنشدنی اطرافمان به آرامش می‌رسیم. امروزه کتاب‌های خودیاری که بر اساس اندیشه‌های رواقیان دوران باستان مانند سنکا و مارکوس ائورلیوس نوشته شده‌اند، جزو پرفروش‌ترین کتاب‌ها هستند.

به نظر می‌رسد بیشتر مردان جذب رواقی‌گرایی معاصر می‌شوند. اما یکی از اولین و مهمترین رواقیان کشورهای اسکاندیناوی در واقع زن بود. نامش بیرگیته توت[۲] بود و در سال ۱۶۱۰ در دانمارک به دنیا آمده بود. توت که به طبقه اشراف دانمارک تعلق داشت، به ابتکار مادرش سوفی بلو[۳] دوران تحصیلی نادری را گذراند. زبان‌های فرانسه، آلمانی و ایتالیایی و همچنین فلسفه باستان را آموخت. وقتی در سن ۳۱ سالگی بیوه شد، به آموختن دقیق و عمیق زبان‌های لاتین و یونانی پرداخت. در همان زمان، شروع کرد به ترجمه آثار فلسفی از متفکران فرانسوی قرن هفدهم تا فیلسوفان باستان. در سال ۱۶۵۸، ترجمه او از آثار جمع آوری شده سنکا در هزار صفحه چاپ شد. این اولین ترجمه عمده از فلسفه باستان به دانمارکی بود و توت آن را به زنان علاقه مند به فلسفه تقدیم کرده بود. اما توت فقط سخنان رواقیان باستان را به خوانندگان معاصرش منتقل نمی‌کرد. به موازات کار ترجمه، توت فلسفه خود را در کتابی با عنوان «راه به سوی یک زندگی شادی‌بخش»[۴] تدوین کرد.

این کتاب یکی از برجسته‌ترین کتاب‌های تاریخ فلسفهٔ اسکاندیناوی است. امروزه فقط دو نسخه خطی از آن در انبار کتابخانه روسکیلده موجود است. این اولین نوشته فلسفی به زبان دانمارکی و تنها رسالهٔ یک زن اسکاندیناویایی قبل از قرن نوزدهم است. این نوشته همچنین کتابی است درباره خودیاری به روش رواقی که به خوانندگان خود می‌آموزد چگونه به شادی دست یابند که در میانه قرن هفدهم مانند امروز دست نیافتنی به نظر می‌رسید. قرن هفدهم زمان بحران شدید بود که مردم را با جنگ‌های ویرانگر، بیماری‌های همه گیر و تغییرات شدید آب و هوایی درگیر کرده بود. توت در چنین زمینه‌ای می‌نویسد و می‌خواهد به همنوعان خود نشان دهد که چگونه می‌توانند با شادی زندگی کنند، اگرچه، به قول خودش: «آنقدر غم و اندوه به دنبالمان می‌آید که زودتر اشک‌هایمان تمام می‌شود تا علت‌های گریه کردن.»

وقتی توت از چنین رنج‌هایی سخن می‌گفت می‌دانست در مورد چه چیزی صحبت می‌کند. در طول جنگ  سوئد و دانمارک، کارل گوستاو دهم، شاه سوئد در سال ۱۶۵۸ به املاک توت هجوم برد و او را مجبور به فرار کرد. توت بقیه عمرش را در تبعید گذراند. بنابراین جای تعجب نیست که توت کوشید آرامش را در درون خود بیابد. توت مانند رواقیان باستان، عوامل بیرونی را به خوشبختی بی‌ربط می‌داند و می‌نویسد: «از آنجایی که ما نه می‌توانیم با هرگونه بدبختی مقابله کنیم و نه می‌توانیم آنها را کاهش دهیم، هیچ پندی بهتر از این نیست که بر روی آرامش ذهن خود تلاش کنیم و با همه چیز با مدارا روبرو شویم.»

توت می‌دانست موفقیت و رفاه به راحتی با ناملایمات و سختی، رونق اقتصادی با رکود، صلح با جنگ عوض می‌شود. اما این بدان معنا نیست شادی هم ناپایدار است. فقط باید در جای مناسب در پی آن باشیم. توت می‌نویسد: «ما همیشه می‌توانیم شاد باشیم، اگر شادی را در چیزهایی قرار دهیم که می‌توانیم در خودمان بیابیم. انسان بذر خوشبختی خود را در درون خود حمل می کند.»

منظور توت این نیست که انسان سازنده خوشبختی خود است یا باید به مثبت اندیشی جادویی بپردازد، همانطور که امروزه برخی ادعا می‌کنند با مثبت اندیشی می‌توان همه مشکلات را برطرف کرد. راه حل رواقی او در عوض این است: فضیلت و خردمندی؛ کلماتی که اکنون آهنگی غریب دارند و به شکل کنجکاوی تاریخی پدیدار می‌شوند. مضمون این کلمات نزد توت چیست؟ فضیلت از نگاه توت رفتار با نزاکت یا رعایت آداب اجباری نیست. فضلیت مورد نظر او با چیزی عمیقتر و چالش برانگیزتر پیوند دارد. فضیلت به معنای زیستن اخلاقی است، زندگی مطابق ایده خوب بودن، و ترویج این خوبی در طول زندگی است. چنین زندگی اخلاقی نیاز به خردمندی دارد. امروز شاید بتوانیم بگوییم داشتن توان داوری. این به توانایی تصمیم گیری و شجاعت تفکر مربوط می‌شود و این که کدام امکانات زندگی را می‌توان با زیست اخلاقی ما تطبیق داد.

توت نظراتش را در نوعی فرمان اخلاقی خلاصه می‌کند که به گوش ما بسیار آشنا می‌رسد: «در تطابق با طبیعت زندگی کن!» او در کتاب «راه به سوی یک زندگی شادی‌بخش» نمونه‌هایی ارائه می‌دهد  از این که چگونه می‌توان این فرمان اخلاقی را انجام داد: پروراندن و تمرین فضایلی مانند عدالت، میانه روی، سخاوت و دوستی. اساس این زندگی را بیشتر محیط اطراف و همنوعانمان می‌سازند تا خواسته‌های خودمان. زندگی با و در طبیعتی که خود بخشی از آن هستیم. این فقط چرخش دیدگاه نیست، از بیرونی به درونی، از خودمان به دیگران، بلکه کشف دنیای جدید ممکن نیز هست.

فلسفه توت مانند بیشتر فلسفه‌های رواقی دوران باستان معتقد بود که هدف نهایی زندگی رضایت از زندگی است. به عقیدهٔ او این رضایت خاطر از زندگی در توافق با طبیعت به دست می‌آید. او مانند رواقیان باستان باور داشت بخشی از مطابق طبیعت زیستن استفاده از خرد و تعقل برای دستیابی به فضیلت است؛ فضیلت در این معنا به معنی دستیابی به والایی و کمال است. از نگاه او برای هستومندی منطقی یک عمل واحد همزمان مطابق طبیعت و مطابق عقل است. بنابراین انسان باید از طریق استفاده از برترین توانٔ خود، یعنی تعقل، به کمال خود تحقق بخشد.

توت در سال ۱۶۶۲ درگذشت. نمی‌دانیم آیا هرگز قصد داشت کتاب «راه به سوی یک زندگی شادبخش» را منتشر کند یا خیر. به هر حال،کتاب او به همت آن گوئی[۵] و کارن براهه[۶] گم نشد. در اواخر قرن هفدهم، آنها دو نسخه دست نویس از کتاب توت را به دست آوردند. مجموعه کتاب‌های آن‌ها سپس به صومعه دوشیزگان نجیب زاده اودنسه، پناهگاهی برای زنان مجرد نجیب زاده‌ی روشنفکر، اهدا شد.[۷] این صومعه در دهه ۱۹۷۰ بسته شد و کتاب‌های آن به سردابی در روسکیلده انبار شدند.


[۱] World Happiness Report۲۰۲۴

[۲] Birgitte Thott

[۳] Sophie Below

[۴] Om Weyen till et Lycksalligt Liff

[۵] Anne Gøie

[۶] Karen Brahe

[۷] Marianne Alenius, ”Tidlig dansk moralfilosofi og Birgitte Thotts ”Om Weyen till et Lycksalligt Liff”. Henrik Blicher et. al (red.), Tænkesedler. C.A Reitzel, 2007

 

از متن‌های نویسنده

از متن‌های بارو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.