دزدی این شعر را دزدید | آلن گینزبرگ

عشق‌ات را می‌دزدند، دوست‌پسرت را می‌زنند و می‌برند، / به مادربزرگت در زیرگذر تجاوز می‌کنند / معتادا به خاطر دوا قلب‌ات را می‌دزدند / شکاف بی‌اعتمادی به رادیو را می‌دزدند / نشئه‌بازها و سیاها آسایش‌ات را می‌دزدند، آرامش روحی‌ات را وقتی قدم می‌زنی در میدان / و بسته‌ی لباس‌هایت در رختشوی‌خانه. / روح‌ات را می‌دزدند، نگران می‌شوی / پورتوریکویی‌ها پوست سپید صورتت را می‌دزدند / سفیدای تزریقی سیاره‌ات را برای یک بست مواد می‌دزدند، یهودی‌ها پدر هیچکس‌ات را می‌دزدند / خدای کثیفشان را در رختخواب‌ات به جا می‌گذارند

دزدی این شعر را دزدید

این روزا همه چیز را می‌دزدند

مردم کیف پولت را می‌دزدند، ساعتت را

شیشه ماشین‌ات را می‌شکنند، رادیو و کیف‌ات را می‌دزدند

در خانه‌ات را می‌شکنند، سیستم سونی مدل Hi8

و سی‌دی‌پلیر اولیمپوس XA

مردم زندگی‌ات را می‌دزدند، در خیابان گیرت می‌اندازند و سرت را می‌دزدند.

در حمام عمومی کفش‌های کتانی‌ات را می‌دزدند

عشق‌ات را می‌دزدند، دوست‌پسرت را می‌زنند و می‌برند،

به مادربزرگت در زیرگذر تجاوز می‌کنند

معتادا به خاطر دوا قلب‌ات را می‌دزدند

شکاف بی‌اعتمادی به رادیو را می‌دزدند

نشئه‌بازها و سیاها آسایش‌ات را می‌دزدند، آرامش روحی‌ات را وقتی قدم می‌زنی در میدان

و بسته‌ی لباس‌هایت در رختشوی‌خانه.

روح‌ات را می‌دزدند، نگران می‌شوی

پورتوریکویی‌ها پوست سپید صورتت را می‌دزدند

سفیدای تزریقی سیاره‌ات را برای یک بست مواد می‌دزدند، یهودی‌ها پدر هیچکس‌ات۱ را می‌دزدند

خدای کثیفشان را در رختخواب‌ات به جا می‌گذارند

عرب‌ها کیرت را می‌دزدند و تو نفتشان را می‌دزدی

همه از یکدیگر می‌دزدند

زمان سکس ساعت مچی پول

کامیون‌های زباله خواب ساعت ۶ صبح‌ات را می‌دزدند افسونگران رادیو

مشاجره‌های پرسروصدا

بمب‌های هیدروژنی

جهان تو را می‌دزدند.

 

۱۹ دسامبر ۱۹۹۱ ساعت ۸٫۱۵ صبح

 


۱- Nobodaddy: اصطلاحی کفرآلود! و استهزا‌آمیز ساختهٔ «ویلیام بلیک» برای خدای شبیه انسان در مسیحیت:

Nobody+daddy

از همین مترجم

از شعرهای دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.