نزدیک به تنهایی | امیلی دیکنسون

شعر ترجمه ــ خودم را در میان گلهایم پنهان میکنم، / همینکه بر سینهی تو لختی دست میکشم، / تو نیز، بیواهمه، مرا بر تن میکنی ــ / و فرشتهها باقی ماجرا را میدانند. / خودم را در میان گلهایم پنهان میکنم / همین که از گلدان تو محو میشوم، / تو، بیواهمه، با من همدردی میکنی / نزدیک به تنهایی.
نزدیک به تنهایی
خودم را در میان گلهایم پنهان میکنم،
همینکه بر سینهی تو لختی دست میکشم،
تو نیز، بیواهمه، مرا بر تن میکنی ــ
و فرشتهها باقی ماجرا را میدانند.
خودم را در میان گلهایم پنهان میکنم
همین که از گلدان تو محو میشوم،
تو، بیواهمه، با من همدردی میکنی
نزدیک به تنهایی.
