نزدیک به تنهایی
خودم را در میان گلهایم پنهان میکنم،
همینکه بر سینهی تو لختی دست میکشم،
تو نیز، بیواهمه، مرا بر تن میکنی ــ
و فرشتهها باقی ماجرا را میدانند.
خودم را در میان گلهایم پنهان میکنم
همین که از گلدان تو محو میشوم،
تو، بیواهمه، با من همدردی میکنی
نزدیک به تنهایی.