نزدیک به تنهایی | امیلی دیکنسون

reference: https://www.pinterest.com/
خودم را در میان گل‌هایم پنهان می‌کنم، / همین‌که بر سینه‌ی تو لختی دست می‌کشم، / تو نیز، بی‌واهمه، مرا بر تن می‌کنی ــ / و فرشته‌ها باقی ماجرا را می‌دانند. / خودم را در میان گل‌هایم پنهان می‌کنم / همین که از گلدان تو محو می‌شوم، / تو، بی‌واهمه، با من همدردی می‌کنی / نزدیک به تنهایی.

نزدیک به تنهایی

خودم را در میان گل‌هایم پنهان می‌کنم،
همین‌که بر سینه‌ی تو لختی دست می‌کشم،
تو نیز، بی‌واهمه، مرا بر تن می‌کنی ــ
و فرشته‌ها باقی ماجرا را می‌دانند.

خودم را در میان گل‌هایم پنهان می‌کنم
همین که از گلدان تو محو می‌شوم،
تو، بی‌واهمه، با من همدردی می‌کنی
نزدیک به تنهایی.

از همین مترجم

از شعرهای دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.