الفبا | اینگر کریستنسن

اینگر کریستنسن (۱۶ ژانویهٔ ۱۹۳۵ - ۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹) شاعر، رمان‌نویس، مقاله‌نویس و ویراستار دانمارکی بود. او را برجسته‌ترین شاعر تجربه‌گرای دانمارکی نسل خود می‌دانند. کریستنسن در کالج معلمان تحصیل کرد و در سال ۱۹۵۸ مدرکش را دریافت کرد. در همین دوره، او شروع به انتشار اشعاری در مجلهٔ «دانهٔ گندم» کرد و توسط شاعر و منتقد مشهور دانمارکی، پل بوروم (۱۹۳۴-۱۹۹۶)، ــ که در سال ۱۹۵۹با ازدواج کرد و در سال ۱۹۷۶ از او جدا شد ــ هدایت شد. کریستنسن پس از تدریس در کالج هنر در هولبک از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۴، به‌طور تمام وقت به نوشتن روی آورد و دو مجموعهٔ اصلی اولیه خود را به نام‌های نور (۱۹۶۲) و چمن (۱۹۶۳) نوشت. هر دوی این آثار محدودیت‌های خودشناسی و نقش زبان در ادراک را ارزیابی می‌کردند. با این حال، تحسین‌شده‌ترین اثر او در دهه ۱۹۶۰، کتاب شعر It (Det) بود که در یک سطح، مسائل اجتماعی، سیاسی و زیبایی‌شناختی را بررسی می‌کرد، اما در لایهٔ عمیق‌تر پرسش‌های بزرگ فلسفی دربارهٔ معنا را بررسی می‌کرد. این اثر که لحنی تقریباً تخیلی دارد، شامل موضوعاتی مانند ترس، عشق، قدرت و ناتوانی است. در این دهه، کریستنسن دو رمان و داستان کوتاهی دربارهٔ نقاش ایتالیایی رنسانس Mantegna منتشر کرد که از دیدگاه راویان مختلف نوشته شده بود. همچنین در سال ۱۹۷۶، «اتاق رنگ‌شده» را نوشت که در سال ۲۰۰۰ به انگلیسی ترجمه شد. بسیاری از آثار کریستنسن بر اساس ساختارهای «سیستمیک» سازماندهی شده بود؛ زیرا او معتقد بود که شعر حقیقی نیست و حتی «رویای» حقیقت هم نیست، بلکه «یک بازی است، شاید یک بازی تراژیک ــ بازی‌ای که با ما جهانی می‌کنیم که او هم بازی خود را با ما می‌کند». کتاب شعر او به نام « درهٔ پروانه: یک مرثیه» از طریق ساختار غزل، شکنندگی زندگی و مرگ‌ومیر را بررسی کرده و به نوعی دگرگونی می‌انجامد. کریستنسن همچنین آثاری برای کودکان، نمایشنامه‌ها، قطعات رادیویی و مقالات متعددی نوشت که برجسته‌ترین آنها در کتاب «وضعیت رازداری» در سال ۲۰۰۰ گردآوری شد. در سال ۱۹۷۸، کریستنسن به عضویت آکادمی سلطنتی دانمارک درآمد؛ در سال ۱۹۹۴ یکی از اعضای آکادمی شعر اروپا شد و در سال ۲۰۰۱ نیز در آکادمی هنر برلین منصب یافت. کریستنسن جوایز ادبی زیادی را دریافت کرده بود و بارها کاندید دریافت جایزهٔ نوبل ادبی شده بود. آثار این شاعر دانمارکی تاکنون به زبان‌های مختلفی ترجمه شده‌است.

الفبا

۱

درخت‌های زردالو هستند، درخت‌های زردالو هستند

 

۲

سرخس‌ها هستند، تمشک‌ها، تمشک‌ها،

برُم* هست، و هیدروژن، هیدروژن

 

۳

زنجره‌ها هستند، کاسنی تلخ، کروم*

درخت‌های لیمو هستند، زنجره‌ها هستند،

زنجره‌ها، کاج، سرو، مخچه

 

۴

کبوترها هستند، خیال‌باف‌ها، عروسک‌ها،

قاتل‌ها هستند، کبوترها، کبوترها،

بخار، دیوکسین و روزها، روزها هستند،

روزها، مرده‌ها و شعرها هستند،

شعرها، روزها، مرده

 

۵

پاییز هست، طعم غذا در دهان و فکر کردن هست

توبه هست، فرشته‌ها،

بیوه‌ها و گوزن شمالی هستند،

جزئیات هستند، خاطره‌ها، نور خاطره‌ها،

سایه‌ای که می‌اندازند، هست، بلوط و نارون هستند،

و سروکوهی، تساوی، تنهایی هست،

قوی شمالی و عنکبوت هستند،

و سرکه هست، و آن‌چه پس از ما می‌آید،و آن‌چه پس از ما می‌آید

 

۶

حواصیل هست، با پشت خاکستری خمیده‌اش هست،

با تاج سیاه‌اش و پرهای دمش هست،

در مستعمره‌ها هست، در جهانِ به اصطلاح قدیمی، ماهی‌ها هم هستند،

و هما هست، باقرقره، شاهین، بوی چمن و رنگ‌های گوسفندها،

زباله‌های هسته‌ای هستند و درخت‌های انجیر هستند،

اشتباه‌ها هستند، بزرگ، هدفمند

اتفاقی، از راه دور کنترل شده، هستند و پرنده‌ها،

درخت‌های میوه هستند و میوه‌ها در جالیز

جایی که درخت‌های زردالو هستند، درخت‌های زردالو هستند،

در سرزمین‌هایی که گرما دقیقاً همان رنگی را به میوه

می‌دهد که زردالوها دارند.

 

*bromine

*Chromium

 

از همین مترجم

از شعرهای دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.