یک سیب | تون تلگن

شعر جهان ــ آنتونیوس اتوهرمانوس (تون) تلگن (زادهٔ ۱۸ نوامبر ۱۹۴۱) نویسنده، شاعر و پزشک هلندی است که به خاطر کتابهای کودکان، بهویژه کتابهایی با محوریت حیوانات انسانسازی شده ــ عمدتا دربارهٔ مورچه و سنجاب ــ شهرت دارد. بزرگسالان نیز به دلیل موقعیتهای جالب و عجیبی که تلگن ایجاد میکند و همچنین برخورد این نوشتهها با موضوعات فلسفی، مخاطب آثارش هستند. تلگن بهخاطر سهم ماندگارش در نویسندگی برای کودکان، فینالیست جایزهٔ بینالمللی دوسالانهٔ هانس کریستین اندرسن در سال ۲۰۰۶ شد. این شاعر هلندی که در بریل به دنیا آمده، در دانشگاه اوترخت در رشتهٔ پزشکی تحصیل کرد و بهعنوان پزشک عمومی در آمستردام مشغول به کار شد. تلگن پس از سالها نوشتن عمدتاً برای بزرگسالان، به داستانهای کودکان روی آورد. اولین کتاب کودک او که در سال ۱۹۸۴ نوشته شد،«روزی نگذشت: چهلونه داستان از سنجاب و حیوانات دیگر» نام داشت. این داستانها که مورچه و سنجاب اغلب نقشهای اصلیاش را بازی میکنند، دربرگیرندهٔ مفاهیم فلسفی هستند.
یک سیب
جلوی پنجرهای بازــ
سیبی در سبدی است
سیب اگر میتوانست فکر کند، میاندیشید:
این نهایت پیر شدن است، چنین حس گنگی…
هنوز شیرین است
اما خسته میشود، به گونهایی که فقط یک سیب میتواند خسته شود
پیر و رنگپریده میشود
روز گرمیست، دور و برش خبری نیست
و اتفاقی نمیافتد
دستی او را برمیدارد، چرخی به او میدهد و
از پنجره به بیرون پرت میکند
این سیب اگر میتوانست، تعجب میکرد و میاندیشید:
آیا این حالا پایان کار است
یا نهایت سردرگمیست؟
شب میشود، کرمها بر پوستش میلولند
و خواهد اندیشید:
اگر هنوز میتوانستم بدرخشم، پس حالا میدرخشیدم…
آخرین اندیشهاش
این میتواند باشد.
