قصیده برای یک زندگی دیگر
زندگی دیگری میخواهم
در خیابانهای دیگری میخواهم راه بروم
شهرها با آسانسورهای دیگری میخواهم
و در طبقهی دیگری میخواهم بیرون بروم
سوپرمارکتهای دیگری میخواهم
غذاهای دیگری از گوسفندان دیگری میخواهم
دندانهای دیگری میخواهم
پیراهنی بپوشم و دمپایی زرد کمرنگی
میخواهم از راههای دیگری عبور کنم
کوههای دیگری را از پنجرهام ببینم
زندگی دیگری میخواهم
فضای دیگری میخواهم
که مجبور به قسمتکردن آن با تو باشم
میخواهم در جاهایی باشم که شور با تو بودن را دارم
میخواهم دلتنگ دهانت باشم
میخواهم چشمهایت دوباره برگردند
میخواهم تو را در سرم داشته باشم نه در بسترم
با زبانهای عاشقانه تو را صدا بزنم
و کاملشده در تو به پایان برسم.