سرود نیروی عشق | پل الوار

reference: https://www.saatchiart.com/art/Painting-Guitars-Guitars/1047317/9295395/view
شعر جهان ــ ... تویی که شعور حساس تنم بودی / تویی که همیشه دوست می‌دارم، تویی که مرا ساختی / تو بیداد و ناسزا را گردن نمی‌نهادی / تو، اندیشناک، سرود بهروزی گیتی را می‌خواندی / تو در رؤیای آزادی بودی / و من راهت را ادامه می‌دهم

سرود نیروی عشق

بین همهٔ رنج‌ها، بین مرگ و من،
بین نومیدی و شوق زیستنم،
بیداد است و تیره‌روزی مردم
که من نمی‌توانم پذیرفت
و نیز خشم من است.

جنگل‌های گلگون اسپانیا است
بیشه‌های آسمانی یونان است
نان و خون و آسمان و حق امید
برای همهٔ معصومینی که دشمن پلیدی هستند

نور همیشه آمادهٔ خاموشی است
زندگی همیشه آماده است که گنداب گردد
اما بهار را میلادی دیگر است.
و پایان نمی‌پذیرد
جوانه از دل تیرگی سربرمی‌زند
و گرما جا خوش می‌کند.

گرمی به خودخواهان چیره می‌شود
احساس مردهٔ آنان،
در برابر گرما پایداری نخواهد کرد،
صدای آتش را می‌شنوم
ک خندان از ملایمت سخن می‌گوید
صدای مردم را می‌شنوم
که می‌گوید رنجی نبرده است.

تویی که شعور حساس تنم بودی
تویی که همیشه دوست می‌دارم، تویی که مرا ساختی
تو بیداد و ناسزا را گردن نمی‌نهادی
تو، اندیشناک، سرود بهروزی گیتی را می‌خواندی
تو در رؤیای آزادی بودی
و من راهت را ادامه می‌دهم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *