شام بد | میریام فان هی

reference: https://www.pinterest.com/
شعر جهان ــ در زیر چراغ، دور میز / ساکت غذا می‌خوریم: دست‌هایمان / به مانند لکه‌های سفید می‌آیند و می‌روند: / انگشتان با انگشتری ما / با نانِ همیشگی بی‌توجه بازی می‌کنند / شادی، تازگی / در صدای چاقو و چنگال‌هایمان نیست / و به حتم چیزی از خوشبختی / مسافران قطار شبانه نمی‌دانیم.

شام بد

در زیر چراغ، دور میز
ساکت غذا می‌خوریم: دست‌هایمان
به مانند لکه‌های سفید می‌آیند و می‌روند:
انگشتان با انگشتری ما
با نانِ همیشگی بی‌توجه بازی می‌کنند
شادی، تازگی
در صدای چاقو و چنگال‌هایمان نیست

و به حتم چیزی از خوشبختی
مسافران قطار شبانه نمی‌دانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.