شروه‌ی رخوت | هرمان د کونینک

reference: https://www.pinterest.com/
رخوت دراز کشیدن بر روی علف‌ها را دوست دارم، مثل پادشاهی / مراقب هوادارانم. اندام‌هایم / گویان به دست چپم / تو آنجا، دستم را بروی دهانم ببر، که دهن‌دره کنم / بسیار خوب، دوباره برو دراز بکش، آفرین / اینجا باید نظمی داشته باشد

شروه‌ی رخوت

رخوت دراز کشیدن بر روی علف‌ها را دوست دارم، مثل پادشاهی
مراقب هوادارانم. اندام‌هایم
گویان به دست چپم
تو آنجا، دستم را بروی دهانم ببر، که دهن‌دره کنم
بسیار خوب، دوباره برو دراز بکش، آفرین
اینجا باید نظمی داشته باشد

رخوتِ بودن را دوست دارم
به نظرم چیزی شبیه این است که
در شرق به آن ذن می‌گویند
رخوت دراز کشیدن در تختخواب را دوست دارم
تو در کنارم، زانوانت بر پشت زانوانم
مثل دو «S»،
رخوتی که از وجود پذیرفتنی لب‌های تو
که مدتی‌ست بیداری و به من نگفته‌ای
رخوتی که با آن تندتر و تندتر می‌آیم
آرامشی که از آن وحشی و وحشی‌تر می‌شوم
رخوت دیپلماتیک تنت
که می‌دهد و می‌گیرد، یکان دیپلماتیکت

رخوت کشیدن سیگارِ برگی پس از آن
رخوت شکوه، رخوت برخورد ماشینش با درختی
در حرکت آهسته‌ی فیلم
عظمت انفجاری، وقار
این زندگی با وقار پایان می‌یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.