reference: https://www.pinterest.com/pin/325807354311084802/
شعر ترجمه: بسنده نظاره‌ای، / سوسوی نور در هر سرزمینی. / داشتنی بس، / هیاهوی دور شهرها، در غروب، / زیر نور خورشید، و همیشه. / هویداست همه‌چیز، / ای هیاهو و همهمه، ای رویاها، / این‌ها ایستگاه‌های زندگانی‌اند. / به محبت و نواهای نورانی عزیمت باید. 

عزیمت

بسنده نظاره‌ای،
سوسوی نور در هر سرزمینی.

داشتنی بس،
هیاهوی دور شهرها، در غروب،
زیر نور خورشید، و همیشه.

هویداست همه‌چیز،
ای هیاهو و همهمه، ای رویاها،
این‌ها ایستگاه‌های زندگانی‌اند.

به محبت و نواهای نورانی عزیمت باید.

 


Departure

Everything seen…
The vision gleams in every air.

Everything had…
The far sound of cities, in the evening,
In sunlight, and always.

Everything known…
O Tumult! O Visions! These are the stops of life.

Departure in affection, and shining sounds.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.