به من بدی نکن | آنتونن آرتو

شعر جهان ــ آنتونن آرتو، نمایشنامهنویس، شاعر، بازیگر و نظریهپرداز جنبش سوررئالیسم در ۴ سپتامبر ۱۸۹۶ در مارسی فرانسه به دنیا آمد. آرتو سعی داشت تئاتر کلاسیک «بورژوایی» را با «تئاتر بیرحمی» ــ یک تجربهٔ تشریفاتی ابتدایی که با هدف رهایی ضمیر ناخودآگاه انسان و آشکار ساختن انسان برای خود ــ جایگزین کند. مکاتبات آرتو و ژاک ریویر منتقد با فرستادن شعرهای سوررئالیستی «برزخ مرکزی» (۱۹۲۵) و «مقیاسهای عصبی» (۱۹۲۵) از سمت آرتو آغاز شد. آرتو در پی وفاداری آندره برتون رهبر سوررئالیستها نسبت به کمونیستها از آنها جدا شد؛ زیرا معتقد بود قدرت جنبش، امری فراسیاسی است. دیدگاههای آرتو تأثیر عمدهای بر تئاتر ابزورد ژان ژنه، یوژن یونسکو، ساموئل بکت و دیگران و بر کل جنبش دور شدن از نقش غالب زبان و عقلگرایی در تئاتر معاصر داشت. آثار دیگر او عبارتند از «رقص Peyote » (۱۹۵۵) ــ نوشتههایی بین سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۴۸ دربارهٔ سفرهای او به مکزیک ــ، «ونگوگ، مردی که توسط جامعه خودکشی کر» (۱۹۴۷)، و «هلیوگابالوس، یا آنارشیست تاجدار» (۱۹۳۴). او در سال ۱۹۴۸ و در ۵۱ سالگی بر اثر سرطان در حومهٔ پاریس درگذشت.
به من بدی نکن
بدی کن
بدی کن
بسی گناه مرتکب شو
اما به من بدی نکن
به من دست نزن
مجبورم نکن به خود بدی کنم
من از خودم بیرحمانه انتقام میگیرم
تو زخمی و آلوده میشوی
خدا
جز باختن کاری برایش نمانده
پیش ازین هرچه هرزهگی کردهست
به من بدی نکن
نزدیک من شرارت نکن
بدی نکن وقتی که من خویشتنِ خودَم
بگذار در جهان
پاک
زندگی کنم
بگذار در اطراف خویش
قهرمانانی خالص
پاک داشته باشم
