در مرگ گابری‌یل پری | پل الوار

reference: https://www.behance.net/gallery/19319723/Folio-Society-Edition-of-The-Singing-Sands
شعر ترجمه ــ واژه‌هایی هست که زندگی می‌بخشند، / و این واژه‌ها معصومند، / واژهٔ گرما، واژهٔ اعتماد، / عشق و داد و آزادی، / واژهٔ کودک و مهربانی، / و پاره‌ای از نام گل‌ها و میوه‌ها، / واژهٔ دلیری و اکتشاف، / واژهٔ برادر و رفیق، / نام پاره‌ای از کشورها و دهکوره‌ها / نام چند زن و دوستان / به اضافهٔ نام پری

در مرگ گابری‌یل پری*

مردی مرد که برای دفاع از خویش
جز بازوانی باز به سوی زندگی نداشت،
مردی مرد که راهی جز راه نفرت از تفنگ نداشت،
مردی مرد که نبرد علیه مرگ و فراموشی را ادامه می‌دهد
چرا که هرچه او می‌خواست ما نیز همان می‌خواستیم،
و امروز نیز همان می‌خواهیم:
بهروزی، نور ته چشم‌ها و دل‌ها باشد
و عدل روی زمین حکومت کند

واژه‌هایی هست که زندگی می‌بخشند،
و این واژه‌ها معصومند،
واژهٔ گرما، واژهٔ اعتماد،
عشق و داد و آزادی،
واژهٔ کودک و مهربانی،
و پاره‌ای از نام گل‌ها و میوه‌ها،
واژهٔ دلیری و اکتشاف،
واژهٔ برادر و رفیق،
نام پاره‌ای از کشورها و دهکوره‌ها
نام چند زن و دوستان
به اضافهٔ نام پری
پری به خاطر چیزی مرد که به ما زندگی می‌بخشد
دوستانه تو خطابش کنیم، سینه‌اش را شکافتند
اما ما به لطف او یکدیگر را بهتر می‌شناسیم.
همدیگر را نیز «تو» خطاب کنیم، امید او زنده است.

Gabriel Peri *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.