گِرودک | گئورگ تراکْل

شعر جهان ـ گرودک: گئورگ تراکل (۱۹۱۴ - ۱۸۸۷) شاعر توانای اتریشی مستقیم در جبهه کشته نشد، اما زیر ضربات تصویرهای هولانگیز جنگ در بیتابی و اضطرار جان خود را کشت. نگاه به رویدادهای پیشدرآمد قطعهی گرودک، فهم آن را آسانتر میکند. این قطعه با شرح مستقیم وحشتّای جنگ آغاز میشود. سپس همهچیز، دشت و دریا و غروب زیر نگاه خشمگینِ خدای جنگ در ابرهایی از بازتابِ خون کشتگان سرخ، چشماندازی ناانسانی مییابد. در قربانگاه بیرحم این محراب خارایین تنها سایهی خواهر است که وناهی عاطفی میبخشد.
گِرودک
غرشِ اسلحههای مرگبار
شامگاهِ جنگلِ پاییزی را میآکند.
آفتاب، عبوسانه
از آسمانِ دشتهای زرّین و دریاهای نیلی به کناره فرومیغلتد،
و سیاهیِ شب بر سرِ مردانِ جنگ و تقلّای جاندادنشان میافتد،
بر سر نالههای بیتابانهی دهانهای درهمشکستهشان.
سپس ابری سرخ، آرام،
بر بسترِ دشت فرومینشیند:
ابری سرخ، ساکنِ آن خدایی خشمگین:
و این، خونهای ریخته است، در خنکای مهتاب.
تمامی جادّهها به فساد و فروپاشیِ ظلمانی میرسد.
در زیر شاخساران زرّینِ شب و ستارهها،
و در عمق دشت خاموش،
سایهی خواهر به سلام ارواح کشتگان و سرهای خونین میآید.
و نیلبکهایِ گرفتهی پاییزی آهسته در نیزار نوا برمیدارند.
آه ای سوگِ غرورآکند، ای محراب خارایین،
آتشِ سوزانِ روح را امروز رنجی سترگ آبشخور است:
رنجِ نوههای نازاده.
