در انبوه مه، درختان به تطاول خویش
میان مهی که درختان را فروگرفته، برگهایشان میریزد. برگهایی که جمع شدهاند از اکسیدهشدن مچاله و پژمردهاند از برگشت شیرهی گیاه به گلها و میوهها. گره پیوندگاهشان از شاخهی سستشده کمکم از سوزش گرمای ماه اوت.
شیارهایی افقی گشوده در پوست درخت از میان آنها رطوبت و نم ردّی انداخته بر خاک، دلسرد از اعضای حیاتی بر تنهی درخت.
گلها پراکنده، میوهها ریخته، از سالهای جوانیاش تجربهای آشناست برای درخت، ترک برگوبار و پارههای تنش.