سیر سکوت
سیر سکوت
از دستانم به دیدگانت
و در زلفانت
که دختران جگنی در آن
به آفتاب تکیه میدهند
لب میجنبانند
و به سایهٔ چهار برگ امکان میدهند
که دل گرم خویش از خواب سیراب کنند
۱۹۲۹ــ از دفتر «عشق، شعر»
سیر سکوت
سیر سکوت
از دستانم به دیدگانت
و در زلفانت
که دختران جگنی در آن
به آفتاب تکیه میدهند
لب میجنبانند
و به سایهٔ چهار برگ امکان میدهند
که دل گرم خویش از خواب سیراب کنند
۱۹۲۹ــ از دفتر «عشق، شعر»