نادمان نارشهر
مجموعه نمادهای این شعر کوتاه و ضدجنگ آپولینر سخت زیباست؛ باغ عدن و آدم و حوا و میوهٔ ممنوعه و گناه ازلی، میدان جنگ و نارنجک و خونریزی، معمای مرغ و تخممرغ که اینجا تجسم دور باطل جنگهاست، زوزهٔ ترکشها که تداعیگر آواز خروسجنگیهاست (سرودخوانی جوانان اروپایی که خندان و مغرور راهی جنگ جهانی اول میشدند) و سرانجام ترکیدن نارجکهای پرترکش خونچکان در میدان جنگ که در چشم شاعر تصویرگر ترکیدن انارهای پردانهٔ خونفشان در باغ حیات آدمی میشود و هولانگیز جلوه میکند، و تمامی اینها عنوان شعر را به وسعت پشیمانی آدمی از جنگ معنا میکند.
واژهٔ touchante به معنای «منقلبکننده» با ایهامی گیرا معنای «اصابتکننده» را نیز در خود دارد و برای برگرداندنش از «دلریز» بهره بردم به این امید که از یک سو «ریختن دانهها در دل انار» را تداعی کند و از سوی دیگر یادآور مفهوم «ریختن دل» در اثر هول و خوف ناگهانی باشد، هرچند ترجمه همواره آزمون و خطایی است. واژهٔ grenade نیز در کنار معنای مرسوم انار، معنای «نارنجک» و شهر «قرناطهٔ» اسپانیا را در خود دارد که آن را به «نارشهر» برگرداندم.
دو تن هستند در نارشهر آیا
که بر تنها گناه تو بگریند
که آن نارنجکی کاینجا میاندازند
به تخممرغ پُرنطفهی بدل گردد
چرا کز آن بزاید شهخروسانی
ببین کآواز بیزاری همیخوانند
وانارنجک چه دلریز است
به هولانگیز باغهای ما
Les Grenadines repentantes
En est-il donc deux dans Grenade
Qui pleurent sur ton seul péché
Ici l’on jette la grenade
Qui se change en un œuf coché
Puisqu’il en naît des coqs Infante
Entends-les chanter leurs dédains
Et que la grenade est touchante
Dans nos effroyables jardins.