بگذار جهان باز زاده شود | فرانسیس پونژ

reference: https://www.pinterest.com/
شعر جهان ــ جامعه، فرد، طبیعت، هر سه آشوب‌اند (گرداب‌وار و آشوب) / ۱. جامعه، کندوی آشوب است: اردوی تجمیع، کوره‌ی مُرده‌سوزی، اتاق گاز، زندان، سردخانه. / ۲. فرد (آدمی) رقّت شدّت ــ آشوب است (جیاکومتتی). / ۳. طبیعت (جهان بیرون) ماده‌ی ضخیم آشوب است. / آشوب گذشته و آینده، از گور و سرآغاز، از تجزیه جسدها و کرم‌ها (در غلاف انرژی) / طبیعت است: آشوب ــ پرورده. / آری بیا در این غوطه بزنیم [چه خود بداند یا نه، هر فرد، هرشخصی به گونه‌ای مقدر به او باز می‌گردد (با زندگی، با مرگ)]. مرگ و زندگی دوباره. (بگذار جهان باززاده شود، این ظریف‌ترین چیز)

بگذار جهان باز زاده شود

جامعه، فرد، طبیعت، هر سه آشوب‌اند (گرداب‌وار و آشوب)
۱. جامعه، کندوی آشوب است: اردوی تجمیع، کوره‌ی مُرده‌سوزی، اتاق گاز، زندان، سردخانه.
۲. فرد (آدمی) رقّت شدّت ــ آشوب است (جیاکومتتی).
۳. طبیعت (جهان بیرون) ماده‌ی ضخیم آشوب است.
آشوب گذشته و آینده، از گور و سرآغاز، از تجزیه جسدها و کرم‌ها (در غلاف انرژی)
طبیعت است: آشوب ــ پرورده.
آری بیا در این غوطه بزنیم [چه خود بداند یا نه، هر فرد، هرشخصی به گونه‌ای مقدر به او باز می‌گردد (با زندگی، با مرگ)]. مرگ و زندگی دوباره. (بگذار جهان باززاده شود، این ظریف‌ترین چیز)

 پاریس، ۲ اوت ۱۹۵۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.