بوهمیِ من |‌ آرتور رمبو

reference: https://www.pinterest.com/pin/73113193925254651/
شعر ترجمه: بوهمی من ــ ترجمهٔ محمدحسن روستائی ــ آرتور رمبو: به راه افتادم، / مشت‌هایم در جیب‌های کت‌ مندرسم بود؛ / تن‌پوشم به خیالی می‌مانست؛ / به زیر آسمان سفری را آغازیدم، ای الهه‌ی شعر! / و من بنده‌ی تو بودم؛ / خدای من، چه عشق‌های پرشگفتی در سر داشتم! / تنها شلوارم سوراخ بزرگی داشت، /همچون بندانگشتیِ خیال‌باف / در دلِ این راه قافیه می‌کاشتم. / میخانه‌ام دبِّ اکبر بود / و ستارگان درخشان / همهمه می‌کردند در آسمان. / و من در آن شامگاهان دلنشین سپتامبر / که چکه‌های شبنم را بر پیشانی‌ام / همچون شرابی جان‌فزا می‌پنداشتم، بهشان گوش می‌دادم؛ / و در دل سایه‌های وهم‌انگیز، همچنان که قافیه می‌ساختم / بندها کفش‌هایی پاره‌ام را چون سیم‌های چنگ می‌نواختم، / با پایی نزدیکِ قلبم.  

بوهمیِ من [۱] (خیال‌بافی)

به راه افتادم،
مشت‌هایم در جیب‌های کت‌ مندرسم بود؛
تن‌پوشم به خیالی می‌مانست؛

به زیر آسمان سفری را آغازیدم، ای الهه‌ی شعر!
و من بنده‌ی تو بودم؛
خدای من، چه عشق‌های پرشگفتی در سر داشتم!

تنها شلوارم سوراخ بزرگی داشت،
همچون بندانگشتیِ [۲] خیال‌باف
در دلِ این راه قافیه می‌کاشتم.

میخانه‌ام دبِّ اکبر بود
و ستارگان درخشان
همهمه می‌کردند در آسمان.

و من در آن شامگاهان دلنشین سپتامبر
که چکه‌های شبنم را بر پیشانی‌ام
همچون شرابی جان‌فزا می‌پنداشتم، بهشان گوش می‌دادم؛

و در دل سایه‌های وهم‌انگیز، همچنان که قافیه می‌ساختم
بندهای کفش‌های پاره‌ام را چون سیم‌های چنگ می‌نواختم،
با پایی نزدیکِ قلبم.

 


 

               Ma Boheme

 

I went off with my hands in my torn coat pockets; my overcoat too was becoming ideal;

I travelled beneath the sky, Muse! and I was your vassel; oh dear me! what marvellous loves I dreamed of!

My only pair of breeches had a big hole in them.- Stargazing Tom Thumb, I sowed rhymes along the way.

My tavern was at the Sign of the Great Bear. – My stars in the sky rustled softly.

And I listened to them, sitting on the road-sides on those pleasant September evenings while I felt drops of dew on my forehead like vigorous wine;

and while, rhyming among the fantastical shadows, I plucked like the strings of a lyre the elastics of my tattered boots, one foot close to my heart!

 


 

[۱] اجتماعی از افراد دارای ذوق هنری که کولی‌وارانه و برخلاف زیست رایج جامعه، زندگی می‌کنند.

[۲] کوچولویِ بندانگشتی، شخصیت داستانیِ یکی از هشت افسانه‌ی مشهور شارل پرو.  ‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *