کبريت | فرانسیس پونژ

reference: https://www.pinterest.com/
شعر ترجمه ــ اما زود آرام می‌گيرد / راست می‌ايستد، سريع، بادبانی بادافتاده / مثل قايق مسابقه / سفری به‌درازای چوب خويش

کبریت

آتش از کبريت جسم می‌يابد
نفسی زنده با سيمای خود،
با درخشش خود، عمر کوتاه خود.
از شعله‌هايش گازها برمی‌خيزند،
بخشيدنِ بال، لباس، حتی بدن:
شيئی کاملاً جنبنده، پرتحرک.

اين‌ها همه سريع اتفاق می‌افتد!

تنها سر است که قدرت آتش‌گرفتن دارد
وقتی که با واقعيت خشن برخورد می‌کند

  • صدايی شبيه شليک تپانچه!

اما زود آرام می‌گيرد
راست می‌ايستد، سريع، بادبانی بادافتاده
مثل قايق مسابقه
سفری به‌درازای چوب خويش

به دشواری به پايانش می‌برد
به جا می‌گذارد
کلاهی سياه مثل کلاه کشيش دهکده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.