ملانکولی | ادمون ژبس
 
															
					شهر جهان ــ چهرهی حال را / حجاب جدا میکند، / از چهرهی گذشته. / پردهای خیس / چشمی که / در غلیان است هنوز، / از اشکی قدیمی. / ملانکولی، ملانکولی. / 
ما / از آنچه فرو میکاهدمان، / میمیریم.				
				ملانکولی
چهرهی حال را
حجاب جدا میکند،
از چهرهی گذشته.
پردهای خیس
چشمی که
در غلیان است هنوز،
از اشکی قدیمی.
ملانکولی، ملانکولی.
ما
از آنچه فرو میکاهدمان،
میمیریم.
 
					 
	 
	 
							




