آینه | ادمون ژبس

reference: https://www.pinterest.com/
شعر ترجمه ــ در خوابگاهِ شباهت‌ها / برگ‌ها / اندیشه‌های خویش را دارند / سنگ‌ها / می‌شناسند هیاهوی طلایی زنبورها را / روز / صمیمانه به نومیدی و گوش‌هایشان آویزان است / طبیعت / می‌رقصد برای سطحِ شفافِ زمان / گیاه / پای برهنه‌اش را در زمین فرو کرده، پیش می‌رود / اما تو هرگز نخواهی شنید ناله‌ی خستگی‌اش را

آینه

در خوابگاهِ شباهت‌ها
برگ‌ها
اندیشه‌های خویش را دارند
سنگ‌ها
می‌شناسند هیاهوی طلایی زنبورها را
روز
صمیمانه به نومیدی و گوش‌هایشان آویزان است
طبیعت
می‌رقصد برای سطحِ شفافِ زمان
گیاه
پای برهنه‌اش را در زمین فرو کرده، پیش می‌رود
اما تو هرگز نخواهی شنید ناله‌ی خستگی‌اش را

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.