در حاشیه | کریستینه بوستا

reference: https://www.uibk.ac.at/de/brenner-archiv/projekte/1997-2022/busta/
شعر ترجمه: کریستینه بوستا (۱۹۸۷-۱۹۱۵) شاعره‌ی صمیمی‌سخن اتریشی، مسیحی‌یی خالی از تعصّب، و تجلّی‌یی دلنشین از عرفان نادر اروپایی است. دو جنگ پی‌در‌پی جهانی اول و دوم کودکی و جوانی او را با تلخی فقری هم‌راه ساخت که بار آن، با مرگ زودهنگام پدر، سنگین‌تر شد و در روح این یکتافرزند خانواده نوعی احساس طردشدگی و انزوا دمید، احساس آن را که «زندگی نمی‌پذیردش». فروتنی و قناعت، حتی در کاربرد واژه، تقوایی بود که از این دوران دراز محرومیت آموخت. و اگرچه بعدها در پرتو کلام گیرای خود از قبول ملّی برخوردار شد و چندینی جایزه‌ی بزرگ ادبی اتریش را از آن خویش ساخت، هم‌چنان خود را نوعی حاشیه‌نشین هیاهوی زندگی می‌یافت...

در حاشیه

خوشا گاه بر آستانه‌ای نشستن
و از این ره‌پویی‌ای آسودن که به مقصد نمی‌رسد.
دری در پشت‌سر سراغ‌داشتن و در نزدن.
بل بی‌انگیختن هیچ صدایی،
به همه‌ی صداها گوش دادن:
آری، گوش دادن به صدای خانه و خیابان،
دل موش و موتور،
گذر هوا و آب،
گام‌های انسان و ستاره،
و ناله‌ی زمین و سنگ،
در زندگی‌یی که تو را نمی‌پذیرد.

گاهی نور در کنارت می‌نشیند،
گاهی دیگر خواهرِ هم‌عهدت،
سایه.
و غبار می‌آید که بر سرت لانه کند،
و برفِ عبورناپذیر هم.

و دراین‌حال، آن واپسین کلامِ تو
آهسته در زیر زبانت جان می‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلمات را شما جستجو کنید، متن ها را ما پیدا میکنیم.